- 586
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب سوم فاطمیه دوم 1401 - محمود کریمی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب سوم فاطمیه دوم با صدای محمود کریمی، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - ?ای علمدار دودمان علی زائر عشق بینشان علی یابن زهرا بیا به جان علی ذوالفقار عدالت مولا معنی قدر و کوثر و رحمان بِابی أنت یا امام زمان دست من را بگیر آقاجان تا شوم کشتهی مسیر شما دل پر از شور و سر پر از سودا باز فریاد و ناله و غوغا باز حرف حبیبهی طه ذکر جانبخش «یا علی مولا» چشم گریان من، کجایی پس؟ اشکباران من، کجایی پس؟ آه سوزان من، کجایی پس؟ آمده فاطمیّهی زهرا فاطمیّه طلیعهی غمهاست فاطمیّه محرّم مولاست فاطمیّه اساس عاشوراست گریه کن با تمامی شهدا روزگاری، مدینه بلوا بود عدّهای گفتهاند دعوا بود نه، جدل روی حقّ مولا بود ناله داری؟ بگویمت حالا شعلهی کینه بود و کوثر بود جان دین بود و کفرِ کافر بود قصدشان قبضروح حیدر بود پس کجا بود جبرئیل آنجا؟ یک نفر سوخت؛ یک نفر میدید یک نفر کشته شد؛ یکی خندید از جنایت، مدینه میلرزید محشری بود پشت در بر پا یک نفر میشکست پهلو را یک نفر میشکست بازو را لاله کردند یاس مینو را چه کند غیر صبر، شیر خدا یک نفر میزد آنطرف فریاد اینطرف مادری زمین افتاد رفت حکم غدیرخم از یاد کس نیامد به یاری آقا آنطرف دوستان بیگانه اینطرف مادری غریبانه آه! کشتند طفل دردانه وای از این روضههای جانفرسا شیر دلدلسوار را بردند از حرم، مستجار را بردند همهی اقتدار را بردند برده این صحنه، تاب زهرا را دل شکست و نگاه دلبر سوخت دختری ناله زد که مادر سوخت سالها بعد روی دختر سوخت در شرار غروب عاشورا یکطرف روی خاک پیکرها یکطرف روی نیزهها سرها یکطرف دور از برادرها عدّهای گفتهاند معجرها
-
زمینه - ? عرش حق را قائمهای حکم عدل محکمهای وصف تو این بس که فقط فاطمهای فاطمهای فاطمهای ای نور؛ ای نور علی نور ای نور فوق نور مادر! شأن تو سراسر فی کتاب مستور ای مادر بتشکنم ای روح عاشق شدنم دخیل چادرت منم تا مردنم ای ولی بر هر چه ولی اوّلین نور أزلی عطر نامت میرسه با ناد علی، ناد علی، ناد علی والله! بودی تو معالله قبل ماسوی الله بوده اسم تو سرود رهروان این راه ای رهبر نهضت ما ای علّت عزّت ما سایهی تو بالاترین نعمت ما تو محلّ معرفتی سرّ حسن عاقبتی دل به امرت میتپه یا سیّدتی، سیّدتی، سیّدتی روح صوم و صلواتی منبع حیاتی جان سرسپردگان کشتی نجاتی فرمانروای نشأتین ای بانی ذکر «حسین» «حسین حسین» برای ماست، شهادتین ثانی زهرای بتول عشق ارباب همهای عمّهجانت گفته که تو فاطمهای، فاطمهای، فاطمهای روی زهرای سهساله باغ یاس و لاله بوی مادرش که پیچید لحظهی وصاله دوری به آخر میرسه بابا به دختر میرسه یه شب برای بردنش، سر میرسه
-
واحد - چشم انتظار میهمان، زد زیر گریه بغضش شکست و ناگهان زد زیر گریه دیگر توان ایستادن هم ندارد طفلک نشست و بیامان زد زیر گریه در کوچههای شام، شامش که ندادند پیچید وقتی بوی نان، زد زیر گریه دستش که بر زخم لب خشک پدر خورد افتاد یاد خیزران؛ زد زیر گریه انگشتر بابا به یادش مانده بود و تا دید دست ساربان، زد زیر گریه خیلی دلش پر درد از بزم شراب است پنهان ز چشم دیگران، زد زیر گریه میگفت: بابا، باز بابا، باز بابا با هقهق و لکنتزبان، زد زیر گریه با دیدن او، حرمله زد زیر خنده با دیدن شمر و سنان، زد زیر گریه سیلی، غم بازار، نامحرم، اسیری با گفتنش هم روضهخوان زد زیر گریه شیرینزبان قافله از دست رفت و آمد کنارش عمّهجان؛ زد زیر گریه
-
واحد - محمد صمیمی- به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم حسین جانم حسین جانم بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم اگر بر جایِ من غیری گزیند دوست، حاکم اوست حرامم باد اگر من جان به جایِ دوست بُگزینم حسین جانم حسین جانم الا یا ایها الساقی ادرکاسا و ناولها حسین جانم حسین جانم که عشق آسان نمود اول ولی افتاده مشکل ها
-
واحد - ? موهام خاکی؛ جونم خسته پاهام زخمی؛ چشمام بسته بابا! روی دامانم سر داری بابا! رو لبات خاکستر داری بابا! تو نگفتی دختر داری غمم هزار هزاره روزام شبای تاره دیگه آخر کاره مثل مادر، خانوم خانومم بیتاب بیتابم؛ آروم آرومم تیغ آهم، شد شمشیرم سرگردونم؛ پیر پیرم بابا! یه شب از عمّه جا موندم بابا! توو بیابون تنها موندم بابا! تا تونستم قرآن خوندم حالا آخر راهم ببین آتیشه آهم بگو که بیگناهم دیدی شبها، راز و نیازامو خسته شدم امّا خوندم نمازامو بیتو موندم کنج زندون من موندم با دست لرزون بابا! رو تنم زخم شمشیره بابا! بیتو روز و شب دلگیره بابا! دخترت بیتو میمیره تا اسمتو میارم یه عالمه میبارم دیگه بیا کنارم آروم میشم وقتی بیای پیشم تو مهمونم میشی؛ من مادرت میشم
تاکنون نظری ثبت نشده است.