- 449
- 1000
- 1000
- 1000
وفات حضرت ام البنین، سید مهدی حسینی
مرثیه خوانی به مناسبت وفات حضرت ام البنین با صدای سید مهدی حسینی، سال 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
خودم کنیز توام بچههام نوکر تو/عروسهای من، آقا کنیزِ دختر تو/من آمدم که به پایت فقط بلند شوم/نیامدم بنشینم به جای همسر تو/اگر سپاه نداری نمرده ام بنین/چهار تا پسرم میشوند لشگر تو/چهار تا پسرم عالمان غیب شدند/برای اینکه نشستند پای منبر تو/علی نگو که غریبی فقط تو لب تر کن/چهار دستهگلم میشوند پر پر تو/پسر بزرگ نکردم کنار من باشند/بگو فدات شوند افتخار من باشند/نمیروند اگر هیچجا بدون حسین/نبودهاند چون از ابتدا بدون حسین/خودم به یک یکشان یاد دادهام حتی/بهشت نیز ندارد صفا بدون حسین/کنار سفرهی آقایشان بزرگ شدند/نخوردهاند دو لقمه غذا بدون حسین/سپردهام به ابالفضل موقع رفتن/که بر نگرد ز کربوبلا بدون حسین/خدا کند پسرانم همه شهید شوند/ولی خدا نگذارد مرا بدون حسین/برای روز مبادا بزرگشان کردم/برای زینب کبری بزرگشان کردم/چهارتا پسرم جلوههای من هستند/چهار امبنین در چهار تن هستند/علی اگر چه مرا «مادر پسرها» خواند/ولی همه پسرانم ابوالحسن هستند/یل جمل به پسرهای من نبرد آموخت/ز کودکی همه پروردهی حسن هستند/قرار نیست که صحبت کنند پیش حسین/وگرنه که همه استاد در سخن هستند/بشیر گفت حسینم کفن نداشته استعجیب نیست پسرهام بی کفن هستندشنیدهام که بشیر از همه خبر داری/بگو که از پسر فاطمه خبر داری؟/قرار شد نگذارند ساده جان بدهد/قرار شد نگذارند سر تکان بدهد/قرار شد که تنش روی خاکها باشد/و نیزه دار سرش را به آسمان بدهد/قرار شد که سرش را سریعتر ببَرد/به مردم همهی شهرها نشان بدهد/سنان چقدر پریشان رسیده در گودال/مباد تا که به دستش کسی سنان بدهد/قرار شد همه با هم دوباره حمله کنند/قرار شد نگذارند ساده جان بدهد/حسین عمهی سادات را صدا میزد/عزیز فاطمه لب تشنه دست و پا میزد/شاعر: آرش براری
-
روزی که رفت فکر اجل نکردم/پیشش به دلشورم محل نکردم/نخواستم حس کنه که بی مادره/عباسمو اگه بغل نکردم/گفتی تموم دشتو دشمن گرفت/تک تک بچههامو از من گرفت/زینب من بگو آخر کی اومد؟/سر حسینمو به دامن گرفت/غمم ربابه که به غم اسیره/طفل خیالیشو رو دست میگیره/شبا، هی از خواب میپره هی میگه/آبش بدید، آبش ندید، میمیره/
-
خبر داری از حال مادرت؟/خبر داری از غصه پیر شدم؟/خبر داری از بعد کربلا زمینگیر شدم؟/بگو ببینم راست میگن بی دست افتادی؟/راست میگن تشنه جون دادی؟/راست میگن حسین تنها شد؟/بگو ببینم راست میگن سرش دعوا شد؟/هنوزم باور ندارم این همه داغ عظیمو!/با چهار قبر خیالی گذروندم زندگیمو/ای وای عباسم/****/از اون روزی که فهمیدم چی شد/همه دنیا آواره رو سرم/حالم رو میتونی بفهمی از چشای ترم/بگو ببینم راست میگن اسیر شد زینب؟/راست میگن که پیر شد زینب؟/میزدنش با کعب نی!/بگو ببینم راسته بردنش بزم مِی؟/مگه میشه بانویی که روشنای آسمونه/روی خاک تیره ی شام بین نامحرم بمونه؟!/ای وای عباسم/****/چه جوری سرم رو بلند کنم؟/جلوی چشم گریون رباب/شنیدم همه دلخوشیش بوده به یک جرعه آب/بگو ببینم حرمله کدوم نامرده؟/که دل منو خون کرده/قلب من هنوز پر درده/بگو ببینم شمر تو گودال چی کار کرده؟/بمیرم واسه حسینم نگران خواهرش بود/لحظههای سر بریدن روی پای مادرش بود/ای وای عباسم
-
خسته بود آقا/تازه روی مرکبش نشسته بود آقا/میزدن سنگ سرش شکسته بود آقا/خسته بود آقا/تک و تنها رفت/که صدای گریه تو خیمه بالا رفت/دم رفتن طرف خیمهی زنها رفت/تک و تنها رفت/تنهایِ تنها بود، تنهایِ تنها رفت/آرومِ جونِ من زیر دست و پا رفت/هرکی از راه اومد سرنیزه خرجش کرد/پیش همه زینب از خولی خواهش کرد/****روضه سربازه/روضه مکشوفه/اونی که به حضرت عقیله معروفه/اومده با دست بسته وسط کوفه/روضه مکشوفه/روضه سربازه/سه شبانه روز مونده پشت دروازه/دیگه روی دشمنا به خواهرت بازه/زینب، زینب، الشام، الشام، الشام/
-
همه عمر سر بر ندارم سر از این خمار مستی/که هنوز من نبودم، که تو در دلم نشستی/تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد/دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی/ای مرا دلبر و دلدار من، یار من، یا حسین/ای طبیب دل بیمار من، یار من، یا حسین/
-
زندهام با حب الحسین، در بند دلدارم/دور از تو بیمارم، ای یارم ای یارم/تو ای ابر رحمت، ای بارونم/سر و سامونم دادی، ممنونم/پریشونم، مجنونم، گریونم/دل و جونم، اباعبدالله/حسین جانم، اباعبدالله/مهتاب شبهای من، ای ماه تابانم/ای گنج پنهانم، ای جانم، ای جانم/تو طعم شیرین این دنیامی/سعادتمندم چون تو مولامی/دلم گرمه تا وقتی باهامی/دل آرامی، دل آرامی /اباعبدالله، حسین جانم ...
تاکنون نظری ثبت نشده است.