- 226
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام جعفر صادق (ع) 1402 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شهادت امام جعفر صادق (ع) با صدای حنیف طاهری، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - نه نسیمم، که به هر کوه و چمن سر بزنم نه کبوتر، که به هر بام و دری پر بزنم از ازل داشتهام یک دل و دادم به یکی نیستم عاشق اگر جز در دلبر بزنم نه در خانه ببندد که براند ز دَرَم نه گذارد به جز این در، در دیگر بزنم گاه بگشوده درِ رحمت و راهم داده گاه در بسته که من، بار دگر در بزنم دل سبو، دیده بُوَد جام و سِرِشکم باده ساقیام او شده، از دست که ساغر بزنم؟ عهد و پیمانم از آغاز همین بود، همین که دم از آل علی، تا دم آخر بزنم وای اگر پا به سر خان معاویّه نَهَم دست دادند که بر دامن حیدر بزنم هر که مست است، مست روی علیست هر چه مستیست، از سبوی علیست معنیه این ما تُوَلو چیست؟ هر طرف رو کنید، روی علیست ای که پرسیدی امدم ز کجا برتنم گرد و خاک کوی علیست از علی آمدست هر چه که هست باز گشت همه به سوی علیست طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب، دخترم را طبیبان نسخه ننویسید که باید اجل برچیند امشب، بسترم را ببند آنگونه زخمم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را کودک کوفه را که نان دادی روزگاری بزرگ میگردد مار در آستین خود داری گرگزاده است و گرگ میگردد چند ماهی که بگذرد از یاد میبر اتفاق امشب را چند سالی بزرگتر که شده میکشد با نگاه، زینب را محو دیدار تو بودم منو غافل بودم کز تماشای تو خلقی به تماشای منند دارند میبرند مرا، مجلس یزید ای ماه من، برای همین...
-
زمینه - مونده روی دلم حسرت حرمت شب و روز تو بقیع بعده این همه سال قبر تو خاکی مونده هنوز چه کنم با این دل بی قراری چه کنم با این اشکای جاری چه کنم وقتی زائر نداری داد و بیداد که مزارت نشد آباد ای امام بی صحن و مرقد یا جعفر بن محمد شیعه مدیونته بانی روضه های حسین ای تا آخرین نفست گریه کردی برای حسین گریه کردی بر عطشان کربلا به تنی که مونده زیر دست و پا به سری که رفته روی نیزه ها داد بیدار که سرش از نیزه افتاد آخرین نفس آخرین آه گفتی یا اباعبدالله یا حسین اباعبدالله
-
تک - شور به پا می کند، خون تو در هر مقام می شکنم بی صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست؟ طفل شهید جنون پیر غلام تو کیست؟ عشق علیه السلام عاقبت این عشق هلاکم کند در گذر کوی تو خاکم کند بی سر و سامان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین در رگ عطشان تان، شهد شهادت به جوش می شکند تیغ را، خند? خون در نیام ساقی، بی دست شد، خاک ز می مست شد میکده آتش گرفت، سوخت می و سوخت جام بر سر نی می برند، ماه مرا از عراق کوفه شود شامتان، کوفه مرامان شام از خود بیرون زدم در طلب خون تو بند? حر توأم، اذن بده یا امام! عشق به پایان رسید، خون تو پایان نداشت آنک پایان من، در غزلی ناتمام شاعر : علیرضا قزوه
-
تک - سلام بر حس ناب عشق سلام بر انقلاب عشق سلام معشوق بی نظیر السلام عالیجناب عشق زیر این پرچم همه حروله کنان شبیه خدامت به طواف مرقد تو وقت احرامت هیجان داره همیشه بردن نامت به ابالفضل که من خیلی میخوامت جز به سمت حرمت سجده نکردیم سلام به تو ای شاه جهان از سر تعظیم سلام سلام بر حس ناب عشق سلام بر انقلاب عشق سلام معشوق بی نظیر السلام عالیجناب عشق سلام بنیان گذار عشق سلام ای اعتبار عشق حسین اسم تو آمد و شده عالم خمار عشق من قسم خوردم بعد عاشورا یه یاعلی بگم پاشم راه بیوفتم اربعین و کربلا باشم روبروی مرقد تو تا کمر تا شم تو حرم دست با دامان سقا شم بس که مدیون و بدهکار تو هستیم حسین تا قیامت سر بازار تو هستیم حسین سلام بر حس ناب عشق سلام بر انقلاب عشق سلام معشوق بی نظیر السلام عالیجناب عشق
-
شور - ای که در پیکر خونین شریعت جانی جان فدای تو که هم جانی و جانانی کشته راه خدا سید و شاه شهدا افتخار بشر و تاج سر انسانی جانی و جانانی بااباعبدالله نام جاویدانی یاباعبدالله مظهر ایمانی یاباعبدالله جانای و جانانی یاباعبدالله کربلا بود منای تو و یک روزه نمود عید قربان تو هفتاد و دو تن قربانی سر تو بر سر نی خواند ازان سوره کهف که تو ای جان جهان در تن قرآن جانی در صفوف ملکی شاه شهیدان بشر در جهان بشری شعشعه یزدانی سجده بر نور تو بردند ملایک نه به خاک روی عالم ز جمال تو بود نورانی جانی و جانانی اسوه دورانی بری از نقصانی تالی قرآنی نام جاویدانی جانی و جانانی یا اباعبدالله با توسل به شما از خطر موج برست کشتی نوح نبی در سفری طولانی این حسینیه به نام تو بنا گشت حسین یاد دوران وصالی که تو خود میدانی دردی و درمانی سید العطشانی تالی قرآنی نام جاویدانی گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم بعد منزل نبود در سفر روحانی تا به واجب نرسد فطرت انسانی ما هر چه گویند تو بالاتر و برتر زانی
-
شور - حسین جان فدایت حسین جان فدایت
تاکنون نظری ثبت نشده است.