- 564
- 1000
- 1000
- 1000
شب هفتم محرم 98 - میثم مطیعی و سجاد خسرو آبادی
مرثیه خوانی شب هفتم محرم با صدای میثم مطیعی و سجاد خسرو آبادی، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
نجوا با امام زمان (عج) - عرش است خونفشان تو مگر روضه خواندهای یاصاحبالزمان! تو مگر روضه خواندهای سیل غم آمده تو مگر اشک ریختی؟ بند آمده زبان، تو مگر روضه خواندهای لرزیده شانههای زمین از غمی عظیم سرخ است آسمان، تو مگر روضه خواندهای چون گاهوارهی علیاصغر شده جهان بیجان و بیتکان، تو مگر روضهخواندهای تیر سه شعبه از دل تاریخ آمدهست تا قلب عاشقان، تو مگر روضه خواندهای شاعر : میلاد عرفان پور
-
روضه و زمزمه - چی میشد که اون تیر، نصیب گلوم شه آخه حیفه عُمرِ، گُلِ من تموم شه نباید میدیدم، حسینو توو اون حال خودم دیدم از دور که میلرزه شونهش چه سخته برا مرد، که شرمندگیشو یه لحظه ببینن همه اهل خونهش حسینم میاد با دل خون نگاشو روی خیمه بسته که داره میاد سربهزیر و دلشکسته «لالایی علی اصغر من» گل آسمونیم، با اون حلق صدچاک قراره سرش رو، بزاره روی خاک آهای گریهکنها! شاید زنده باشه بهم باز بخنده؛ خدا رو چی دیدید؟ شاید خواسته طفلم، فقط واسهی خواب چشاشو ببنده؛ خدا رو چی دیدید؟ سر غنچه نورسِ من فدایِ سرت ای امامَم مبادا که یک دم بشینه، بر دلت غم «لالایی علی اصغر من» شاعر : رضا یزدانی
-
زمینه - مثه بارون اشکات داره، از ابر چشمات می باره اشکاتو قربون، لای لای علی جون داره نور از چشمات میره، جون از دست و پاهات میره دستاتو قربون، لای لای علی جون خواهرت چشماش پُرِ خونه، پیش گهواره ت میخونه چشماتو قربون، لای لای علی جون گل باغ امیدم، جوونیتو ندیدم گلوتو پاره دیدم، دل از دنیا بریدم «گل سرخ شهیدم، جوونیتو ندیدم» لالا لالا غنچه ی یاسم، کاش می خندیدی باز واسم لبهاتو قربون، لای لای علی جون به فدای خنده ی نازت، چشمای بسته و لبهای بازت با حلق پرخون، لای لای علی جون بی کسیِ باباتو دیدی، از خیمه ها پرکشیدی رفتی غزل خون، لای لای علی جون منو کشتی با خنده ات، شدن ابرا شرمنده ات شدی باب الحوائج، همه عالم شد بنده ات«گل سرخ شهیدم، جوونیتو ندیدم» شاعر : اکبر شیخی
-
شور - چشمام، مثه ابرا ، میباره اشکام، مثه بارون بهاره دلتنگ توام، کی میشه ببینمت؟ دلتنگ تو و آهنگ محرمت دوباره دلها اسیر و شیدای غصه هاته محرمه اگه به اندازه ی همه دریاها ببارم بازم کمه تا صدای تکبیر و طبل و زنجیر و علم میاد، دلم میره یا با عود و اسفند کوچه ها عطر حرم میاد، دلم میره حسین... آقا شعله وره آتیش غم تو رو لبمه عمریه دم تو سینه میزنم پای حرم تو شد این، دل شیدا ، بیمارت تنها، آرزومه ، دیدارت آشنا که شدم، من با سفر غمت گفتی تو بیا، تنها نمیذارمت اسیر تاریکیای دنیام نرنجی از من، سوره ی نور منو ببر کربلا بسه این همه سلامِ از راه دور تا نسیم کربلا تو روضه ها با شور و شین میاد، دلم میره رو لب عزادارای تو تا اسم حسین میاد، دلم میره حسین... آقا شعله وره آتیش غم تو رو لبمه عمریه دم تو سینه میزنم پای حرم تو بی تو، همه عمرم ، غمگینه با تو، دم مرگم ، شیرینه تا وقت وفات، تا وقت شهادتین میگم یه نفس، با گریه حسین حسین جوونیام وقف هیئتا نذر روضه ها شد، حسین من چقد گره توی زندگیم با دست تو وا شد، حسین من اگه دم آخر برسه و بالا سرم بیاد، دلم میره اگه یه نظر منتش رو چشم ترم بیاد، دلم میره حسین... آقا شعله وره آتیش غم تو رو لبمه عمریه دم تو سینه میزنم پای حرم تو
-
واحد - آروم آروم رو دستای رباب تاب می خوره یه برگ گل آخه مگه چقد آب می خوره لای لای علی لای لای، یه چیکه آب می خوای اما نه آبی مونده دیگه نه آب آوری، ای وای فدای اون چشمات، لرزیدن لبهات از معرکه برگشته ببین دلتنگته بابات داره بابا میاد، خودشم تشنشه بغلت می کنه، یه کم آروم بشه «علی لای لای على» آروم آروم رو دستای باباش بالا میره تا خود آسمون تا اون سر ابرا میره بالا میره بالا، تا آغوش زهرا آروم میگیره سیراب میشه با دستای سقا بارون میاد بارون، صحرا میشه گلگون صورت بابا یه مرتبه میگیره رنگ خون دیدی بابا منم، فدای تو شدم دیگه مردی شدم، من برای خودم «علی لای لای على» شاعر : دکتر محمدمهدی سیار
-
واحد تند - سلام مادر مهر و سلام مادر ماه سلام مادر صبر و سلام مادر آه سلام مادر دلهای خسته... یا زهرا سلام بانوی پهلو شکسته... یا زهرا سلام بر تو و بر مادران زهرایی به آیه های وفاداری و شکیبایی به آیه های عفاف و شکوه و صبر و ثُبات به مادران شهیدان راه حق صلوات سلام بر دَم غیرت، سلام بر فریاد به شاهدان شهید قیام گوهرشاد که پاسدار حریم حیای خود بودند به جلوه آینه ی جان خود نیالودند نه ضرب و زور رضاخان ربود باورشان نه زرق و برق فریب منورالفکران به مادران شهیدان انقلاب و قیام به همسران شهیدان این جهاد، سلام سلام های خدا بر دل صبور شما در این فراق که سخت است گفتنش حتی... که استخوان و پلاکی به پیش چشم ترَت بیاورند و بگویند: این هم از پسرت! قیامت است که بعد از سکوت و بعد از آه تو اشک خویش به چادر نهان کنی، آن گاه بایستی و بگویی فدای راه حسین تمامی پسرانم فدای پیر خمین خوشا زنی که چنان «همسر زهیر» شود که مرد از نفَسش اعاقبت به خیر شود به روز واقعه مردآفرین چو «امّ وهب» که مانده است از او دهر آفرین بر لب که شیر شرزه مهیای کارزار کند سر پسر ز کرامت فدای یار کند میان آتش و خون در غروب عاشورا طلوع سوره صبر است «زینب کبری» به خطبه های علی وار خویش کوی به کوی رسانده است پیام قیام را هر سوی شده ست کرب و بلا را پیامبر زینب به صبر و عزم عظیمش... سلام بر زینب شاعر : دکتر محمد مهدی سیار
-
رجز - اومدن همه سینه زنا برا بیعت با غم حسین تا مهیا بشن برا ظهور با شکوه محرم حسین: ذکر لب شهیدان لبیک یا حسین جان تا نفس باشه لشکر توایم فدای علی اکبر توایم میسوزیم پای روضه های تو فدای علی اصغر توایم
-
شور - خسرو آبادی - منم یه سربازم کی گفته بی یاری غصه نخور بابا تا که منو داری نوه علی ام و عزیز زهرا منو مادرم آورد واسه این روزا پا در رکابم شیر ربابم حسین وای علی شده اسمم که نذر مولا شم مثل عمو محسن منم سپر باشم بذار از سه شعبه هاش یکی کمتر شه بذار اصغرت برا تو پرپر شه چشمامو بستم آماده هستم پا در رکابم شیر ربابم نمی شه سرگردون نمیشه آواره کسی که تو دنیا حسینو دوست داره تو حرم بازم گره گشایی کرده محاله گدا بره گدا برگرده قلبم رو در کن دستامو پر کن حسین وای
-
نجوا - دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد ز سر گذشته اشکم به لب رسیده جانم که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد
تاکنون نظری ثبت نشده است.