- 361
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول 1401 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول با صدای حنیف طاهری، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - بدون عشق ، بیتی در خورِ املا نخواهد شد که بی اذن قلم شاعر ! غزل انشا نخواهد شد شروع مستی از آنجاست که میخانه برپا شد از آنجایی که جمع می کشان ، منها نخواهد شد می آماده است در ساغر ، اَدر کاساً بخوان ای شیخ ! که تا ساقی نفرماید ” و ناولها ” نخواهد شد غزل در وصف کوثر آفرین بانوی اسلام است که جز در مدح او گفتن ، زبان گویا نخواهد شد بر آدم همسری آمد ، بر احمد نیز همتایی چه همتایی ! که قدر شوکتش حوّا نخواهد شد یکی مرد و یکی زن ، هر دو اما یار یکدیگر که دریا ، رو به رو جز با خود دریا نخواهد شد چُنان از عشق – می دانم – به هم وابسته اند این ها که امروز محمّد در غمش فردا نخواهد شد چه بیهوده است بی نامش کلامی بر زبان راندن از اسلامی که بی ایثار او احیا نخواهد شد خدیجه ، یک زن است اما به مردان آبرو داده است که تا او هست در میدان نبی تنها نخواهد شد مپندار از عُروجش مصطفی تنها بماند ، نه ! که ذکر لا اله اِی دوست ! بی الّا نخواهد شد اگرچه راویان گفتند زن هایی پیمبر داشت زنی غیر از خدیجه مادر زهرا نخواهد شد از او که مادر زهراست ، زهرا دختری آورد که زن در نسل او جز زینب کبری نخواهد شد نه چون مریم ، نه چون حوّا ، نه چون هاجر ، به جز زهرا چه می جویی ؟! که در زنها چون او پیدا نخواهد شد ” امیرالمومنین ” یک مَرد و ” امّ المومنین ” یک زن به غیر از این اگر باشد لقب معنا نخواهد شد شاعر : محسن ناصحی
-
زمینه - وای شعله رو داد میزنن وا کن درو جون بابا میکشتنت مادر نرو اگر درو بشکنن چی اگه ببینه حسن چی میون شعله یه میخه اگه بگیره به تن چی آی بی حیا یه ذره هم حیا کن طناب رو دست بابا رو وا کن بسه دیگه مادرمو رها کن خون جاریه زخم رو پهلو کاریه روی در خونه عجب مسماریه صاحب عرش برینی چرا به روی زمینی تو شعله ها کشته ما رو صدای فضه خذینی باید دیگه کنیم همیشه چی شده که فاطمه پا نمی شه گمون کنم شکسته بار شیشه
-
زمینه - گریه من برق ذوالفقاره چادر خاکیم برام افتخاره سنگ علی رو میزنم به سینه حتی با قبری که نشون نداره من بانی روضه حماسیام من مادر گریه سیاسیام من کشتهی زخم ناسپاسیام تو بازوی زخمی خستگی هرگز نیست وقت دفاع از حق سکوت جایز نیست درد من از قصهی نفاقه تو دل خونم تب اشتیاقه چراغ راه خیل حق طلب هاست مزار گمشدم چه بی چراغه دیوار و در مرز اعتقادمه تو کوچه ها عرصهی جهادمه زخم های من کمتر از ارادمه مقابل خطبت کلامی نافذ نیست وقت دفاع از حق سکوت جایز نیست تو بازوی زخمی خستگی هرگز نیست وقت دفاع از حق سکوت جایز نیست
-
شور - تو راه روضت که میام من می باره اشکام زیر برفا تو فاطمیه ها هنوزم نمیشه گفت از خیلی حرفا نمیشه گفت نبایدم گفت که چطور زدنت نمیشه گفت از همه زخمایی که داشت بدنت باید شب غسل تو خون گریه کنه کفنت ای مادر پهلو شکسته از غم روزگار خسته کی سر خاک تو نشسته
-
شور - از تو یاد گرفتم این شور و شعف داشتنو توی دل محبت شاهِ نجف داشتنو توی زندگی هدف داشتنو جون به کف داشتنو فدای تو، تو که شرط اسلامی رهام نکن اگه فکر فردامی تو مادر شهدای گمنامی چند روزی اومدی از عرش روی خاک تو روح خلقتی ارواحُنا فِداک ارواحُنا فِداک... من میترسم اگه از تو یه قدم دور بشم یا به چیزی به جز این عاشقی مشهور بشم میخوام از عشق تو پر نور بشم با تو محشور بشم تو مادری همه چیزو میبینی اگه بخواد دلِ خسته تسکینی میگم که یا فاطمه اَغیثینی عالم حریم توست بانوی بیحرم من بچه شیعهام زهراست مادرم چند روزی اومدی از عرش روی خاک تو روح خلقتی ارواحُنا فِداک ارواحُنا فِداک... عشقتون برای ماست، ارثیهی مادرا وا شده با اسمتون تو جبههها معبرا دیدنت شهیدا تو سنگرا، دَمای آخرا بدون تو میمونم تو گمراهی فدای تو، تو که عِصمتُ اللّهی میاد یه روز پسرت به خونخواهی فرزند آخرت منجیِ عالمه سربند مهدیِ، لبیک فاطمه لبیک یا حسین
-
شور - باید عشق و عاشقی تو اسمت خلاصه شه یه مادر به بچه هاش همیشه حواسشه تو سختی زندگی نگاه تو معجزه است باید یا علی بگی که وقت مبارزه است ای آسمونی، مادر چه مهربانی، مادر کربلا شب، جمعه به یادمونی، مادر ای آسمونی، مادر چه مهربونی، مادر کربلا شب جمعه به یادمونی، مادر اُمّاه اُمّاه منو ببر حرم ثارالله همیشه قدیمیا میگفتن به این و اون برای حل مشکلات حدیث کسا بخون قلم مینویسه از مدینه با چشم خیس مثل تو ولی شناس به تاریخ شیعه نیست ای فوق اِدراک، مادر مدار افلاک، مادر تویی تویی بانی حدیث لولاک، مادر اُمّاه اُمّاه منو ببر حرم ثارالله برای شفاعتم قیامت میای تو با دو دست بریدهی علمدار کربلا دعا کن که قلبمو علی اکبریی کنم ببینم محرم رو بازم نوکری کنم همیشه گفتم، مادر به پات میافتم، مادر یه کاری کن چند وقته حرم نرفتم، مادر اُمّاه اُمّاه منو ببر حرم ثارالله
-
شور - شور به پا می کند خون تو در هر مقام می شکفم بی صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست ؟ طفل جوان جنون پیر غلام تو کیست ؟ عشق علیه السلام عاقبت این عشق هلاکم کند در گذر کوی تو خاکم کند بی سر و سامان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین در رگ عطشانتان ، شهد شهادت به جوش می شکند تیغ را خنده ی خون در نیام از خود بیرون زدم ، در طلب خون تو بنده ی حرّ توام ، اذن بده یا امام عاقبت این عشق هلاکم کند در گذر کوی تو خاکم کند بی سر و سامان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین ساقی بی دست شد خاک ز مِی مست شد میکده آتش گرفت سوخت می و سوخت جام بر سر نی می برند ماه مرا از عراق کوفه شود شامتان ، کوفه مرامان شام زهره منظومهی زهرا حسین کشتهی افتاده به صحرا حسین
تاکنون نظری ثبت نشده است.