- 269
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) ظهر شهادت فاطمیه دوم 1401 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی ظهر شهادت حضرت فاطمه (س) فاطمیه دوم با صدای حنیف طاهری، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - صدا آمد، صدا آمد صدای رَدِّپایی آشنا از کوچهها آمد صدای پای اَحمد بوده یا اینکه زنی گُلبَرگ پِیکَر چادرِ آزادگی و بندگی بَرسَر خرامان میرَوَد همتای پیغَمبر در و دیوار در سجده درخت و سنگ و رَمل و کوچه و بازار در سجده که کُفوِ مرتضی?، خَیرُالنّساء آمد صدا آمد، صدا آمد صدای همسرِ شیرِ خدا آمد کجا بردند حیدر را؟ صدا شیوا ولی افسوس و واویلا نَفَس از گَرمگاهِ سینهاش بیرون که میآید صدای خِسخِس و سُرفه است صدا بسیار آشفتهست صدا جانسوز میباشد صدا جانکاه، قُبارآلوده، مِهر و ماه صدا درگیر با هوهوی شَلاق صدا با عَربَده دَرگیر مُغَیره آمده دَرگیر صدای قَبضهی شمشیر و دستِ مادرم زهرا صدای واعلی واحَمزَتا آمد و اینجا روضهخوانی گفت: جای زادهی اُمُّالبنین خالی صدا آمد، صدای مادرم، اَسماء بیا و یاریَم کن خیزم از بَستر بَنادارم خودم جارو کنم این خانه این غمخانه را آخر خودم نان میپزم یکبارِ دیگر سفرهداری میکنم از بچهها و شوهرم حیدر و آذین شد دوباره سفرهای ساده ولی از عشقِ پاکِ مادری و همسری، رنگین دریغا، عُمرِ شادی کَم شد و غم باز هم، در خانهی شیرِ خدا آمد صدا آمد، صدا آمد صدای دَر، صدای قابِضُالاَرواح آنکس که برای بردنِ جانها اِجازه از کسی غیر ازخدای خود نمیخواهد مؤدب پشتِ دربِ خانهی زهرا اجازه هست آیا حضرتِ صدّیقهی کبری?؟ زَکیه، طاهره، اِنسیَةُالحَورا خدا ناظر، تمامِ اَنبیا حاضر جنابِ مصطفی? حاضر ملائِک صَف به صَف آماده تا روحِ بلند و عَرشیِ زهرا، رَوَد تا عالَمِ بالا و جان ازپیکرِ رنجور صدّیقه جداگشت و به سَمتِ عالَمِ قُدسِ بَقا آمد صدا آمد، صدای مجتبی? آمد چرا از مادرم دیگر نمیآید صدا اَسماء؟ تَکَلّم کن دوباره با من و با زینَبِین و این حسینجانت حسن گردد به قربانت یکی صورت به روی صورتِ مادر یکی صورت نهاده بَر کَفِ پاهای زهرا
-
زمینه - تموم شد دنیا از داشتنِ فاطمه مَحرومه تموم شد عُمرِ کوتاهِ این بانوی مَظلومه تموم شد و لعنت به دنیای پُر درد علی موند واین شهرِ نامرد علی موند و کوچه و طناب علی و سلامِ بیجواب علی و یه خونهی خراب اِی داد علی و یه غُصّهی عظیم علی و یه دخترِ یتیم یه داغی که مونده از قَدیم اِی داد دنیای علی، به آخر رسیده که فاطمه رفته به پیَمبَر رسیده که فاطمه رفته به پیَمبَر رسیده تموم شد مولای ما دلش از زمونه خونه تموم شد حیدر مونده با یه خونهی ویرونه تموم شد علی موند و قلبِ پُر از آه دلِ خون و نیمهشب و چاه کجایی مسافرِ علی نگینِ جواهرِ علی بلندشو بهخاطرِ علی اِی داد گناهت چی بوده فاطمه که چشمات کبوده فاطمه که قَدِّت خَموده فاطمه اِی داد برگرد و ببین، که حالم خرابه این خونه بدونِ تو برا من عَذابه دنیای علی، به آخر رسیده که فاطمه رفته به پیَمبَر رسیده که فاطمه رفته به پیَمبَر رسیده شروع شد تازه اَیّامِ بیمادری شروع شد شروع شد روزای سختِ یک دختری شروع شد، شروع شد اَمان از این اَشکای زینب و اِی داد از فردای زینب امان از مصیبتِ پدر امان از شکافِ فَرقِ سّر امان از تشتِ پُر از جگر اِی داد اَمان از حسینِ تشنهلب اَمان از سَنانِ بیادب امان از خرابه نیمهشب اِی داد این آخرِ کار به جایی کشیده که عمهی سادات به بازار رسیده
-
زمینه - حتی این دَمِ آخری دلشورَت برای منه میدونم که اَشکِ چشات واسه کربلای منه واسه غریبیِ پسرت روضه میخونی مادر با گریههات خون میشه دلم تو که میدونی مادر کارم به گودال نمیکِشه اگه بمونی مادر میبینم رَدِ ضَربهی سیلیه روی صورتت چند وقته که زخمش هنوز باقیّ روی صورتت از روزگارِ بدونِ تو خدا میدونه سیرم تا آخرِ عُمر با غمِ تو زانو بغل میگیرم کارم به گودال نمیکِشه اینجا برات میمیرم کارم به گودال نمیکِشه اگه بمونی مادر کاش قبل از جداییِ تو از پِیکر جداشه سَرَم قتلگام همینجاست اگه روی پات نباشه سرم تا وقتی زندَم روضهخونِ کوچههای مدینم همینجا از بارِ غمِ تو سنگینه روی سینم کارم به گودال نمیکِشه داغِ تورو ببینم کارم به گودال نمیکِشه اگه بمونی مادر
-
شور - تو با مهاجر و اَنصار اِتمامِ حُجَّت کردی خونه به خونه رفتی تاریخو هدایت کردی اِیخانم، با بازوی شکسته و حُرمِ تَبار با حَسَنین و باعلی چقدر شبا رفتی دَرِ خونهی دنیاطَلَبا گواهِ تو چادرِ خاکی بوده برا اونایی که فراموش کردن که حَق با کی بوده دنیاپرستن، اونایی که پهلوتو شکستن دنیاپرستن، اگه دستِ علی رو بستن دنیاپرستا، بودن و هستن تو خُطبه خوندی تو مسجد تکلیفو روشن کردی تا خونه چیکشیدی تا از کوچهها برگردی اِیخانوم تو دلت از مدینه بود شکایَتا آخه نبود غُصّهی تو یکی دوتا کُشته تورو سکوتِ بیتفاوتا تورو زدن، همه تماشا کردن تو مسجد از حقِ خودت میگفتی ولی حاشا کردن قدرتطلبها، آزارت دادن روز و شبها قدرتطلبها، یادشون رفت اَصل و نسبها قدرتطلبها، بودن و هستن دنیاپرستن، اونایی که پهلوتو شکستن دنیاپرستن، اگه دستِ علی رو بستن دنیاپرستا، بودن و هستن
-
تک - فاطمه فاطمه نامِ تو زیباییِ عَرشِ بَرین فاطمه فاطمه خادمِ خانهی تو روحُالأمین فاطمه فاطمه بر لبِ اَهلِ آسمان زمزمه فاطمه فاطمه تویی به عَرشِ کِبریا واهِمه شکوه و عِزَّتِ تو کِبریایی تو بَر اَئمه حُجَّتِ خدایی حق به وجودت کرده مُباهات دلیلِ خلقت، مادرِ سادات أُمِّ أَبیها، أُمِّ أَبیها... سعادت یاورِ، هرآنکه در راه تو بشکافته خدا در خلقتت، تافتهی تورا جدا بافته در تَن زینبت، چادرِ عِصمَت و حَیا دوختی درسِ آزادگی، تو بَر حسین و حسن آموختی حسین سربازِ رَهِ دین بُوَد عاقبتِ حقطلبی این بُوَد از سَرِ نِی گفت، سِبطِ پیَمبر اللهُاکبر، اللهُاکبر
-
تک - مَظهَرِ یَزدان، اِیشَهِ مردان فاتحِ میدان، علی یاعلی قِبله و قرآن، معنیِ ایمان اِیسَر و سامان، علی یاعلی همه پیدایی و ناپیدایی تو به قرآنِ خدا مَعنایی دینی و دنیایی، عُقبایی به جهان وَصف، از آن یارِوفادار بگو دَمی از مَدحِ علی حیدرِکَرّار بگو ساقیِ کوثر علی مولا مَدَد حضرتِ حیدر علی مولا مَدَد علی مولا مَدَد، علی مولا مَدَد... صاحبِ دنیا، قِبلهی زهرا عالیِ اَعلی?، علی یاعلی یااُذُنُالله یا وَلیُالله یا اَسَدالله، علی یاعلی شیرِ مردانِ جهان یاحیدر صاحبِ کون و مکان یاحیدر به دوعالَم سلطان، یاحیدر شُکرُلله علی هست ولینعمتِ ما تااَبَد نوکریِ قَنبرِ او عِزّتِ ما ای کَس و کارم علی مولا مَدَد دار و ندارم علی مولا مَدَد علی مولا مَدَد، علی مولا مَدَد... تویی جهاندار سَیِّد و سالار حضرتِ کَرّار، علی یاعلی یکتنه لَشکر، شاهِ دلاور فاتحِ خِیبر، علی یاعلی به بزرگیِ تو ماشاءلله سینهچاکِ تو شده بِیتُالله دستپَروَردهی تو ثارُالله شِکرُلله که هستیم همه مؤمنِ تو خاکِ پاهای حسین و حسن و محسن تو ذکرِ صِراتم، علی مولا مَدَد بابِ نجاتم، علی مولا مَدَد علی مولا مَدَد، علی مولا مَدَد...
تاکنون نظری ثبت نشده است.