شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه 97 - محمدحسین حدادیان

روضه - عذابم نده روی زمین نکش پاهات رو عذابم نده پیش چشام نبند چشات رو عذابم نده صدا بزن بازم بابات رو پیرم کردن ازرزندگی سیرم کردن کنار نعش جوونم آخر زمین گیرم کردن وای وای وای ولدی ولدی ولدی علی یاس باغ امام را چیدند اشک چشم حسین را دیدند گریه کن ها بلند گریه کنید که به آقا بلند خندیدند شعله به دیوار و دری افتاد تیر خلاس روضه اینجا بود میون شعله پسری افتاد ...

زمینه - زهرا ببین بغض گرفته گلومو برگرد که دوریت سفید کرده مومو برگرد که خونه بی تو دلگیره برگرد که حیدر بی تو میمیره برگرد حسن بهونه میگیره حالا که من پر از غم و دردم من دور تابوت تو میگردم برگرد ببین در و عوض کردم با رفتن تو دل بی شکیبه برگرد عزیزم حیدر غریبه فصل بهاره چرا تو خزونی برگرد عزیزم تو خیلی جوونی جای تو نیست میون این تابوت برگرد ایشالله خوب میشه پهلوت کشته منو زخم روی ابروت از من نگیر نگاه کم سوت و با من نگفتی درد پهلوتو حق داشتی پوشوندی ازم روتو با رفتن تو دل بی شکیبه برگرد عزیزم حیدر غریبه دنبال جنازه با دلی چاک هر چند دقم فتاد بر خاک یک دست به سوی حی منان دست دگرش به دوش سلمان میریخت سرشک بر عزارش میگفت علی به قبر یارش که ای قبر امید حیدر هست این پاکیزه گل پیمبر است این حالا که تو گشته ای مزارش ای قبر دگر نده فشارش او صدمه بی شمار دیده او در پس در فشار دیده

واحد - و قبرها فی قلوب من والا ها مزار تو بی نشون مادر اما کی گفته بی حرم هستی توی قلبم حرم داری دوست دارم دوسم داری صل الله علی مجهول قدر ها مخفیه قبرها مادر مادر میپیچه بوی یاست وقتی میکنم احساس خوشبختی آه چه زود رفتی مادر مادر مثل گل پرپر افتادی بین دیوار و در افتادی آه چه زود رفتی

واحد - مثه اون تشنه ای که آب میبینه توی تاریکیا مهتاب میبینه مثه اون طفل یتیمی که داره دل شب مادرشو خواب میبینه منمو تنهاییا منمو اشک چشام با همین قلب شکسته به تو باز میدم سلام سلام ای بارون سلام ای دریا سلام ای ساحل کشتی نجات سلام ای مادر سلام ای کوثر منم تشنه ترین ای آب حیات کجایی مهربون مادرم مزار بی نشون مادرم شده مستجاب دعای مادرم سایه چادرته روی سرم پسرت مهدی ایشالله میرسه تو بقیع ساخته میشه شیش تا حرم تو بقیع از دل سنگ دل عاشق میسازه حوزه علمیه امام صادق میسازه سلام ای مهتاب سلام ای خورشید فدای جلوه تابنده تو همین که نورت به عالم تابید بهشت اومد پدید از خنده تو میگه صاحب زمون مادرم مزار بی نشون مادرم مثه پاییز پر از برگ خزون داره میریزه گلای باغمون آسمون اشک خجالت میریزه داره آتیش میگیره یاس جوون علی بغض صداش پا به پای نفساش میکشه دست نوازش رو سر خاطره هاش کجایی ماهم چراغ راهم خدا راضیه و تو راضیه ای کجایی خانوم نمیشه آروم دل من بی تو حتی ثانیه ای گل یاس خزون فاطمه مزار بی نشون فاطمه

مدح - علی امام من است و منم غلام علی خدا خریده مرا هم به احترام علی حمزه اگر زده شمشیر در کنار علی مدد گرفته از اعجاز ذوالفقار علی حُنین و خیبر و خندق گرد و غبار علی به علقمه یل اُم البنین دوباره علیحیدر حیدر