- 302
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب سوم فاطمیه دوم 1400 - مجتبی رمضانی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س)، شب سوم فاطمیه دوم با صدای مجتبی رمضانی، 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - دلخوشی یعنی خدا را داشتن در بهشت لطف او جا داشتن بین سینه حب مولا داشتن مادری مانند زهرا داشتن دل خوشی یعنی دو دنیا مال ماست روز محشر فاطمه دنبال ماست بندگی یعنی عبادات شبش ذکر تسبیحات بر روی لبش سجده های غرق نور زینبش آن حجابی که رسید از مکتبش بندگی یعنی حجاب فاطمه سجده های ناب ناب فاطمه عشق یعنی خنده های فاطمه پر گرفتن در هوای فاطمه نوکری کردن برای فاطمه به امید یک دعای فاطمه سر پناهی در پناه مادری عشق یعنی یک نگاه مادری زندگی یعنی سکوتی پر سرور انعکاس نور در سیمای نور و بساط عاشقی ها جورِ جور دور باد از زندگیشان چشم شور زندگی یعنی هوای بندگی زندگی کردن برای بندگی سادگی یعنی به کم ها ساختن در تنور خانه نان را ساختن و حصیری زیر پا انداختن نه به دنیا و طلا دل باختن سادگی یعنی دو لیوان گلی وصله نعلین مولایم علی شاعر : وحید محمدی
-
زمینه - من به رسم نوکری نوکرم عمریه که سایه اته رو سرم تا ابد خدا رو شکر می کنم که تویی مادرم مادرم ..... به خدا واسه ی ما ، در خونه ات بهشته خدا ما رو گدای بچه های تو نوشته همه درد و دلامو به تو میگم همیشه مگه از مادر مهربون تر پیدا میشه شبای فاطمیه تحویل سال نوکریمه گریه برا غم تو عمریه ارث مادریمه آه مادر مادر مادر یا زهرا ..... ای دلیل خلقت ما همه مهر مادریت توی قلبمه گردنم تو خیلی حق داری ای مادرم فاطمه فاطمه یه نگاه کن به حالم که دل من شکسته تو قنوتت دعام کن با همون دستای خسته میبینی التماسو توی چشم کویرم اومدم از نگاهت رزق اشکامو بگیرم به خدا واسه ی ما ، در خونه ات بهشته خدا ما رو گدای بچه های تو نوشته همه درد و دلامو به تو میگم همیشه مگه از مادر مهربون تر پیدا میشه بیا و با قدومت بارونی کن اشک چشامو آخه تو این زمونه کی مثل تو داره هوامو مادر مادر مادر یا زهرا ...... ای قرار هر دل بی قرار از دلم نگاهتو برندار حال قلب من خزونه ولی با نگات شد بهار شد بهار غم تو روشنیه شبای خستگیمه به خدا روضه های تو تموم زندگیمه منی که رزقمو از در خونه ات می گیرم خیلی حیفه اگه پای حسین تو نمیرم خودت می دونی توی دنیایی که آشوبه محضه نمیشه از حسینت دست بردارم حتی یه لحظه مادر مادر مادر یا زهرا
-
زمینه - عشق تویی یار تویی حسرت دیدار تویی دلبر و دلدار تویی کم منو بسیار تویی روز و شبم تاب و تبم هر نفسم هر تپشم بر لبم العفو تویی در دلم ارباب تویی بین تمام عالمین عشق فقط عشق حسین لحظه به لحظه لطف او میکشدم به زیر دین یا من اسمه دوا حسین و من ذکره شِفا حسین وصف تو را شنیده ام گر چه تو را ندیده ام دل به تو بستم و ز عالم همه دل بریده ام سوی تو کل عمر را دویده ام دویده ام در طلبت به پای دل تپیده ام تپیده ام رو زدنم به هر کسی جز تو مرا سراب داد فقط حسین گفتنم برای من جواب داد یا من اسمه دوا حسین و من ذکره شِفا حسین اهل سماوات و زمین بر در تو خاک نشین که ای که هست عالمی در طلب تو اینچنین بهشت مال دیگران برای غیر ان جهان خواسته ام من از خدا تو را تو را فقط همین ای که مرا نشانده ای بر در خانه خودت رخ بنما به من چرا نیست نشانه خودت یا من اسمه دوا حسین و من ذکره شِفا حسین از دمشق تا نجف لشکر تو صف به صف بهر دفاع از حریمت ایستاده جان به کف با دم شاه کربلا با مدد شاه نجف اسلحه مرا بود سینه دشمنان هدف پای عدوی تو دگر به خیمه وا نمیشود غصه این حرم دگر کرب و بلا نمیشود
-
زمزمه - یه خونه بود یه خونواده خونهی کاگلی و ساده یه در داره باب المراده همون درو از ریشه کندن به اشک صاحبخونه میخندن میان و دستاشو میبندن هم دلشو شکوندن هم خونشو سوزوندن اونو رو خاک کشوندن فاتح بدرو کشتنو فاتحهاش هم رو خوندن یه خونه بود و شور و شینش جونم فدای زینبینش فدا حسن فدا حسینش زینب نگو دنیای درده هی دور مادرش میگرده خودش موهاشو شونه کرده حال حسین خرابه مثل ابوترابه خیلی دلش کبابه بالا سرش یه کاسه آب میذارن تا بخوابه
-
شور - آبی ندادنت سرتو بریدن کاش لااقل پاهاتو رو به قبله میکشیدن خنجر نمیبره هیچ کسی قربونی رو تشنه سر نمیبره آی نامسلمونا کسی انگشتو برا انگشتر نمیبره کمتر اذیتش کنید دیگه نیزه نمیخواد کمتر اذیتش کنید نفسش در نمیاد یومای یومای یومای ... چشمای زینبت چیا که ندیده دردم از اینه که قاتلت با وضو رسیده مقتل قیامته هرکی اومده تو گودال دنبال غارته شمر ول کن تو نیست بد جوری کینه داره فکر هتک حرمته کمتر اذیتش کنید دیگه سنگش نزنید کمتر اذیتش کنید جلو مادر شهید ای وای این که دورش همهمه ست گل پسر فاطمه ست آخر قصه شد غروب دوشنبه حسینمو گرفتن ازم با دوازده ضربه هی دست و پا نزن مادرت دق میکنه زهرا رو صدا نزن میخنده دشمنت با نفس نفس زدن هات آتیش به ما نزن کمتر اذیتش کنید نعل تازه دیگه نه کمتر اذیتش کنید ولی خولی میگه نه کشتن با صبر و با حوصله ولی تو چند مرحله
تاکنون نظری ثبت نشده است.