منو
شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول 95 - سعید و محمدحسین حدادیان و احمد نیکبختیان

شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول 95 - سعید و محمدحسین حدادیان و احمد نیکبختیان

  • 5 تعداد قطعات
  • 5 دقیقه مدت قطعه
  • 110 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول با صدای سعید و محمدحسین حدادیان و احمد نیکبختیان، 1395

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 5:18
    روضه - دخت یکتای نبی رشک گل مینویم یاد جنت کند احمد ز بهشتی بویت زهرا مهر لقا ماه صفابخش بقا مظهر نور خدا مرکز لطف اویم در یکتای ثمین نور سماوات و زمین کوثر و بضعه طاها و محمد خویم دخت من زینب و من جان علی ام ابم یکمین بانوی خلقت سبب عالم هستی یکمین بانویم اهل ایمان همگی گوش به تسبیح منند تا همان ذکر بگویند که من می گویم در شب تار به محراب عبادت گریم تا سیاهی مگر از نامه انسان شویم دست من بود که از حق علی کرد دفاع لیک از جور عدو گشته سیه بازویم من که پیوسته به پهلوی نبی جایم بود دشمن از ضربت در می شکند پهلویم شد نمایان ز رخم نور و صفای ملکوت لیکن از ضربت سیلی شده نیلی رویم قدر من در نظر خلق چو قبرم مخفیست چون شب قدر نهان راز جمال هویم
  • 5:37
    روضه - علی قبله اهل آسمونی تویی خدای مهربونی فدات شم اول جوونی علی اگرچه تازیانه خوردم من از غریبی تو مردم حسینم و به تو سپردم علی جان علی تموم این دنیا سراب دلم برای تو کباب رو دست تو رد طناب عمو رو دست من رد طناب هزار رحمت به خرابه داغ من از بزم شراب عمو جان عمو سه شب سه شب غذا نخوردم ستاره ها رو می شمردم سیلی و تازیانه خوردم عمو جان عمو لشکر کوفه خیلی پستن غرور زنیبو شکستن پیش چشات دستاشو بستن عمو جان
  • 6:07
    زمینه - روشنی شبهامی بمون دلخوشی دنیامی بمون آسمونم من و زمین نزن قوت زانوهامی بمون قبول کن که تو خیلی زود داری می ری داری می ری و جون من رو می گیری تو که سن و سالی نداری زهرا جان داری تو بهار جوونی می میری چقد زود گذشت اون همه خاطرات می مردی برام و می مردم برات دارم اون روزا رو می بینم تو چشمات وای مرو زهرا ، مرو زهرا ، مرو زهرا جانم گریه شده کار هر شبت ، می ریزه خون از روی لبت بس که می لرزه دستای تو ، شونه نشد موی زینبت نگات ساحل چشم پر ابرم میشه صدات تیشه ی کاسه ی صبرم میشه بدون که بدون تو من هم می میرم دیگه خونه ی بعد تو قبرم می شه نشد آخرش من بمیرم برات ببخشید که سیلی نخوردم بجات خجالت زدم از کبودی چشمات وای مرو زهرا ، مرو زهرا ، مرو زهرا جانم سه تا کفن دادی دست من برا خودت برا من و حسن بذار بگم که زینبم بیاد ، گریه کنیم واسه بی کفن حالا که داری میری از پیشم زهرا قرار من و تو غروب عاشورا بمیرم برا لحظه ای که می بینی سر غارت پیرهنش میشه دعوا به ناموس حیدر جسارت میشه دیگه سهم زینب اسارت میشه تا گوشواره و گهواره غارت میشه وای حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم
  • 3:55
    نغمه - آن سان قدت خمیده علی موقع نماز فرقی ندیده بین رکوع و قیام تو زهرا مرا چقدر بدهکار میکنی داری برای دلخوشی ام کار میکنی اصلا این لحظه های آخر عمرت بیا بخند اصلا برای من نه برای خدا بخند یک لحظه هم بنا شد اگر خنده ای کنی این پهلویت شکسته فقط بی صدا بخند
  • 4:32
    روضه پایانی - نیکبختیان - من آن گلم که دگر با خزان گلاویزم رسیده از پی هجده بهار پائیزم من آن گلم که شکفتن ز خاطرم رفته است به گریه خوی بگیریم ز خنده بگریزم بگو بلال بیاید اذان بگوید باز که غم ز دل برد آن نغمه ی دلآویزم اگر ز جای بخیزم که برنخواهم خواست تمام عمر از آن کوچه هست پرهیزم تمام نیروی خود را ذخیره می سازم که چون علی بزند در زجای برخیزم دو قطره اشک که در مقدم تو چیزی نیست اگر اجازه دهی جان به پات می ریزم

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی