- 273
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) سید مهدی حسینی، سال 1402 شب اول فاطمیه دوم
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای سید مهدی حسینی، سال 1402 شب اول فاطمیه دوم
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
این نامه را به جوهر کینه نوشتهام/از روزهای خوب مدینه نوشتهام/روزی که اختیار به دست سقیفه بود/روزی که چشممان به رداع خلیفه بود/هم فکر غصب حق علی بود در سرم/هم بود ابو عبیدهی جراح یاورم/بر روی سنت حسنه پا گذاشتم/تصمیم را به عهدهی شورا گذاشتم/غیر از علی و فاطمه همراهمان شدند/اهل مدینه لشکر خودخواهمان شدند/گفتم: بدون مایه فطیر است کارمان/بی مرتضی و فاطمه گیر است کارمان/گفتم: ز یار غار حمایت کند علی/باید به زور هم شده بیعت کند علی/از این جهت روانه شدم سمت خانهاش/گرد آمدیم پشت در آشیانهاش/پشت سرم مهاجر و انصار آمدند/حتی به یاریام در و دیوار آمدند/هر لحظه لحظه بیشتر و بیشتر شدیم/در پیش چشم فاطمه سیصد نفر شدیم/گفتم: علی خانهنشین را خبر کنید/مثل بقیه بیعت بیدردسر کنید/گفتم: که ختم قائله در دست حیدر است/بیعت علی اگر نکند کار ابتر است/آمد صدای فاطمه از پشت در به گوش/میگفت از امامت و حق پسر عموش/حکم امامت ازلی را به ما نداد/یک تار موی شخص علی را به ما نداد/گفتم به حال خویش نباید رها شود/وقتش رسیده شعلهی آتش به پا شود/در بین دود فکر علی بود فاطمه/همواره گرم ذکر علی بود فاطمه/گرم حمایت از علیاش عاشقانه بود/تنها علاج کار فقط تازیانه بود/کاشانهاش همین که پر از بوی دود شد/با تازیانه بازوی زهرا کبود شد/این سو مغیره گرم بگو و بخند شد/آن سو صدای نالهی زهرا بلند شد/چیزی نمانده بود فضا ملتهب شود/با گریههای فاطمه دلها منقلب شود/اما علی و شوکتش آمد به خاطرم/شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرم/تیغ دو دم به خاطرم آمد چه کار کرد/اهل قریش را به مصیبت دچار کرد/پس با تمام کینه و بغضی که داشتم/آنجا همه توان خودم را گذاشتم/بر سینهی زمین و زمان دست رد زدم/بر درب نیم سوخته محکم لگد زدم/طوری لگد زدم که همان پشت در نشست/طوری لگد زدم پس از آن پهلویش شکست/طوری زدم معاویه در خورد بر سرش/تأثیر ضربههای لگد کرد پرپرش/طوری زدم که داغ دلش بیشتر شود/طوری لگد زدم که علی بیپسر شود/طوری لگد زدم که فاطمه سیر از کتک شود/طوری لگد زدم جگرم هم خنک شود/حتی کنار ضربهی سنگین کاریام/مسمار درب سوخته آمد به یاریام/ریحانهی رسول که رنگش پریده بود/داغی میخ در نفسش را بریده بود/با ضربهی مجدد من خورد بر زمین/مرد ایستاده بود که زن خورد بر زمین/یک ضربه روزگار علی را سیاه کرد/سیلی زدند به فاطمه، حیدر نگاه کرد
-
یا که باید چون علی با تیغِ عریان ایستاد/یا که باید مثل زهرا پیش طوفان ایستاد/ریشه وقتی در میان خاک باشد میتوان/در هجوم باد مانند درختان ایستاد/میشود در گرگ و میش فتنه هرجایی نرفت/پشت درب خانهی زهرا مسلمان ایستاد/مثل فضه میشود بالانشین این حرم/آنکه در پای حجابش غرق ایمان ایستاد/فاطمه یعنی اگر باشید کم هم می شود/مثل مقداد و ابوذر مثل سلمان ایستاد/فیض می برد از قنوت نافله هایش علی/در سحر خوب است گاهی زیر باران ایستاد/پشت در گفتند جمعش از چهل تن هم گذشت/پشت در زهرا ولی تا حد امکان ایستاد/بچه های فاطمه مانند زهرایند پس/محسنش هم پیش ضرب نامسلمان ایستاد/فاطمه این ایستادن را به زینب یاد داد/تا که بین آتش شام غریبان ایستاد/جای طفلان سنگ خورد/جای طفلان چوب خورد/عمه اما بین صدها چشم حیران ایستاد/هرگز از یادش نخواهد رفت اما قتله گاه/شمر با دامان خونی و پریشان ایستاد
تاکنون نظری ثبت نشده است.