- 270
- 1000
- 1000
- 1000
ولادت حضرت فاطمه (س) مهدی سلحشور، سال 1400
مولودی خوانی ولادت حضرت فاطمه (س) با صدای مهدی سلحشور، سال 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد/که بیوضو نتوان خواند سورهی کوثر/خدا به خواجهی لولاک داده بود ای کاش/هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر/حجاب روی زمین طفل بی پناهی بود/تو مادرانه گرفتیش تا ابد در بر/زنی که چادر زهراست بر سرش زینت/خدا گواست سرافکنده نیست در محشر/کنون به تیرگی ابرها خبر برسد/که زیر سایهی آن چادر است این کشور/میان کوچه که افتاد دشمنت از پا/در آن جهاد نیفتاد چادرت از سر/یهودیان مسلمان ندیدهاند آری/از این سیاهی چادر دلیل روشنتر
-
در میان شعر تو بانو اگر حاضر شدم/خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم/در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم/نام شیرین تو بردم فاطمه شاعر شدم/رشتهای بر گردن ابیات من افکنده دوست/میبرد شعر مرا آنجا که خاطرخواه اوست/ناگهان دیدم میان خان? پیغمبرم/چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم/چرخ میزد یک نفس روحالقدس دور و برم/تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم/از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک/آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک/ای محمد دشمنت را دوست ابتر میکند/خانهات را بوی ریحانه معطر میکند/دیدنش بار رسالت را سبکتر میکند/دختر است امّا برایت کار مادر میکند/دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین/میشود ام ابیها، هر دو با هم، بعد از این/یک زره خرج جهازت، حسنهایت بیشمار/با تو حیدر روز خیبر حرز میخواهد چه کار/تا تو از تیغ دو دم با عشق میگیری غبار/بعد از این مستانهتر، صف میشکافد ذوالفقار/قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه/قصه پیوند دریایی به دریا، فاطمه/در هوای عاشقی با هم کبوتر میشوید/هر دو کوثر میشوید و هر دو حیدر میشوید/هست شیرین نامتان، قند مکرر میشوید/هر دو در کفوا احد با هم برابر میشوید/بیتهایم بر در بیت تو زانو میزنند/شاعران تنها برای یک نظر، رو میزنند/در کسا، بیپرده با الله صحبت میکنی/هل اتی را سفره نور و کرامت میکنی/فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت میکنی/در غم همسایه، ترک خواب راحت میکنی/مادری الحق چه میآید به نامت، فاطمه
-
نور تو تا رسید، به بام دیار عرش/خورشید را نشاند به روی مدار عرش/در فاطمه جمال خدا دیده میشود/آیینهی نبی شده آیینهدار عرش/ذکر تو شعل دائمی جبرئیلهاست/تسبیح نام فاطمه جان است، کار عرش/نه حضرت رسول نه حیدر برای تو/لولاک را نوشته خداوندگار عرش/با ربنای تو دو ستون آفریده تا/از این طریق حفظ شود ساختار عرش/گفتند انبیاء خدا هم پیادهاند/آن دم که روز حشر تویی، تک سوار عرش/ما را به سقف قصر بهشتی نیاز نیست/کافیست چادر تو شود سایهسار عرش/بعد از هجوم کوچه خدا حکم کرده است/دیگر به دامنت ننشیند غبار عرش/در گوشهی بهشت تنور تو روشن است/مشغول طبخ نان شدهای خانهدار عرش/شکر خدا به دست تو ظرف غذای ماست/شکر خدا که نان تو در سفرههای ماست/خندیدی و خدا همه را شاد کام کرد/غم را برای اهل غم تو حرام کرد/با تو گشود باب توسل به خویش را/در حق خلق لطف خودش را تمام کرد/قبل از تو سهم دخترکان سنگ قبر بود/نور تو این معامله را بی دوام کرد/زنده به گور کرد وجود تو جهل را/دیگر عرب به شأن زنان احترام کرد/فهمیدهایم حد مقامت قیامتیست/وقتی رسول پیش قدومت قیام کرد/روح الامین به لفظ علیک تو دلخوش است/هرگاه رو به خانهی امنت سلام کرد/ولله یک شبه همهی آن یهود را/این چادر تو بود مسلمان مرام کرد/از قصهات حکایت ایمان درست شد/با گرد و خاک چادرت انسان درست شد
-
ملک تلاوت سورهی، کوثر و شروع کرده/از دل مکه آفتاب، به عالم طلوع کرده/زمین به یمن فاطمه، کسب آبرو کرده/نور مادر سادات، نور حی تعالی/جسم فاطمه از خاک، روح فاطمه اعلی/جای فاطمه تا حشر طاق عرش معلی/مکتبت جاویدهام ابیها//جلوهی توحیدهام ابیهابه گداها داره، امشب عیدی میده/زهرا، زهرا، زهرا//روی لبامه همیشه زمزمهالحمدالله لِحُبّ الفاطمه/خدا به خاطر فاطمه، لطفش و نشون داده/از پا قدمش رحمت و به دنیا فرستاده/محبتش تو سینهها نعمت خدا داده/کی به غیر خداوند، واقفه به مقامش/داره سجدهی واجب، حتی بردن نامشمیشه شاه دو عالم، هر کی باشه غلامش/برکت فی ارضه زهرا زهرا/رحمت بی مرزه زهرا زهرا/به بهشتم حتی یه نگاش میارزه/زهرا، زهرا، زهرا/روز قیامت ندارم واهمه/الحمدالله لِحُبّ الفاطمه
تاکنون نظری ثبت نشده است.