منو
شب سوم محرم 1400 - مجتبی رمضانی

شب سوم محرم 1400 - مجتبی رمضانی

  • 5 تعداد قطعات
  • 22 دقیقه مدت قطعه
  • 254 دریافت شده
مرثیه خوانی شب سوم محرم با صدای مجتبی رمضانی، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 22:53
    روضه - با رخصت از خدای تعالی!فقط حسین ما گم نمیشویم هَدَینا فقط حسین سر خم نمیکنیم به هر قبله دروغ دل را نمیدهیم به هرجا!فقط حسین بگذار هرکه خواست گدای کسی شود مارا چه کار با دگران.ما فقط حسین! صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین گفته خود مسیح مسیحا فقط حسین خیلی دعام‌ کرده اگر نوکرش شدم دارد هوای سینه زنش را فقط حسین هرکس که خورده بر در بسته فقط حسن هرکس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین ما با یکی خوشیم بقیه زیادی اند ما با یکی خوشیم خدایا فقط حسین سرمایه محبت زهراست دین من سرمایه محبت زهرا فقط حسین امسال جای ما وسط صحن خالی است یک کربلا بده به گداها فقط حسین از شهر شام تا برسد باز پیش تو یک ذکر گفت گفت زینب کبری،فقط حسین
  • 3:55
    زمینه - سلام خانوم خانوما دیر اومدم میدونم گریه نکن عزیزم دیگه پیشت میمونم بابایی فدات بشه چقدر کبود شدی بابایی فدات بشه موهات سفید شده دختر قشنگم و کیا کتک زدن اینا واسه اینه که بابات شهید شده حالا هم با سر اومدم دست ندارم بغلت کنم خوشگل بابا سلام بابایی جونم ببخش اگه کلافه ام موی منو سوزوندن نشد برات ببافم الهی فدات بشم چقدر عوض شدی جای چیه رو لبات که انقدر خونیه بوی دود و خاکستر میاد گمون کنم اینا همه کار خیر ندیده خولیه تو رو با چوب می زد یزید سر تو افتاد از تو تشت زمین رباب هم افتاد اینا ناموس نمی فهمن ما کجا کنیزی کجا همونجا عمه جون داد
  • 3:07
    زمینه - هوایی شدم و می دونی چی می خوام یه علیک سلام جوابم نکن و جوابمو بده رفیق با مرام یا رفیق من لا رفیق له فقط تو موندی برام بی قراری تا کی تا کجا کربلا درد دوری یعنی غم عزا کربلا ما همه دلتنگیم کربلا کربلا حسین اللهم الرزقنا حرم حسین مگه من حاجت دیگه ای دارم یه حرم بسمه من ازین دنیا شده یه بوریا ببرم بسمه شب دفنم یه لحظه که بیایی بالای سرم بسمه یه اذان ظهر اربعین کربلا اشکو تو چشمای ما ببین کربلا کار و بارم مونده رو زمین کربلا حسین اللهم الرزقنا حرم حسین
  • 5:25
    واحد - نوکر اونه که بشه مثل آقا نترس جز برای دوری از کرب و بلا نترس درس مکتب حسین اینه که تا ابد از خدا بترس و از غیر خدا نترس عنان خودت رو به شیطان نده خدا راهش از راه شیطان جداست چه روزا گذشت تا بفهمیم همه خدا خیلی بالاتر از کدخداست نوکر حسینو عبد خدای حسینیم تا همیشه دربست زیر لوای حسینیم اربعین ایشاالله کرب و بلای حسینیم من فقط به عشق حرم تو که زندم پرچمش سایه‌ی روی سر نوکراس معجزاته تربتش باوره نوکراس من از این همه روایت اینو فهمیدم مادر امام حسین مادر نوکراست کسی که برای حسین سینه زد میدونم که زهرا دعاش میکنه کسی که توی روضه زانو نزد خدایی خدا هم رهاش میکنه دل بریده از خط، به اتکای حسینم شاه عالم هستی، وقتی گدای حسینم اربعین ایشالا کرببلای حسینم یا ابا عبدالله یا حسین ثارالله خوشبحال هر کسی کرببلا گرفت سر بلندی‌هاشو از پایین پا گرفت شیعه سِر نوکری پای غمه حسین فطرس از یک پره قنداقه شفا گرفت با یک قطره اشکه برای حسین معمای این عشقو حل میکنم چشامو میبندم میرم کربلا ظریحه حسینو بغل میکنم عمریه دخیله نخه عبای حسینم گرمه زندگی با دمه عزای حسینم اربعین ایشالا کرببلای حسینم
  • 4:38
    زمزمه - رو خاک خرابه نشستم که شاید تو از در بیای ببینی کلافه‌ام مثل اون قدیما بگی ای عزیزم بشین تا دوباره موهاتو ببافم موهامو ببافی بگی پاشو عمرم برو چادرت رو دوباره سرت کن منم چادرم رو می‌پوشم و میگم حالا دیگه فکری برا دخترت کن ولی دیگه محاله، اینا خواب و خیاله رقیه دیگه بس کن تا کی ناله نداره چشمات سویی نه بابا نه عمویی نه چادر واست مونده، نه گیسویی امون از یتیمی امون از یتیمی رو خاک خرابه با دست شکسته کنار یه بابا یه دختر کشیدم برای تو بابا یه انگشتری و برا دخترت هم یه معجر کشیدم یه معجر کشیدم دقیقاً شبیه همون معجری که بهم هدیه دادی همون معجری که همیشه می‌گفتی الهی عزیزم بپوشی تو شادی همه سهمم از دنیا یا کابوسه یا رویا دیگه صبرم سر اومد، باشه بابا نکردی یادی از من منو می‌شناسی اصلاً منم بابا رقیه چشمت روشن امون از این یتیمی رو خاک خرابه با دست شکسته کنار یه بابا یه دختر کشیدم برای تو بابا یه انگشتری و برا خواهرت هم یه معجر کشیدم رو خاک خرابه با دست شکسته کنار یه بابا یه دختر کشیدم برای تو بابا یه انگشتری و برا دخترت هم یه معجر کشیدم یه معجر کشیدم دقیقاً شبیه همون معجری که بهم هدیه دادی همون معجری که همیشه می‌گفتی الهی عزیزم بپوشی تو شادی همه سهمم از دنیا یا کابوسه یا رویا دیگه صبرم سر اومد، باشه بابا نکردی یادی از من منو می‌شناسی اصلاً منم بابا رقیه چشمت روشن امون از این یتیمی یکی بود یکی نبود من بودم و بابا نبود تا میاوردم اسمشو میزدنم با هر چی بود یکی بود یکی نبود محرمی توحرم نبود داد میکشیدن سر من سایه ای رو سرم نبود یکی بود یکی نبود دور حرم هلهله بود عمه میگفت فرار کنید پاهام پر از آبله بود یکی بود یکی نبود توی محله یهود سنان و خولی هم بودن داداش علی اما نبود

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی