- 801
- 1000
- 1000
- 1000
شب سوم محرم 1403 - محمود و محمد کریمی
مرثیه خوانی شب سوم محرم با صدای محمود و محمد کریمی، 1403
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - ذهنم پر از سواله؛ پر از بىقراریه قلبم پر از گلایه و ترس از سوارها اى عمّه! اسیر همآورد کربلا اى تکیهگاه سوخته در نیزهزارها بابا که رفته بود، عمو رفته بود؛ نه؟! این خیمههاى سوخته، لشکر نیاز داشت؟! واسه نماز شکر، بگو دورتر برن این جنگ نابرابر، اصلاً نماز داشت؟! از تو سوال میکنم و گریه میکنم از زخمها از آبلهها، درد و داغها با گریه، این گلایهرو تایید مىکنى از مشک، آب مىخوره این اتّفاقها میگن فرات، آب شد از اونهمه عطش لبریز نعره شد نه! لبریز ناله نه با اینکه از هزارطرف، شعله مىرسید همصحبت فرات شد و همپیاله نه اى مشک! زود پُر شدى از گریهى فرات اى مشک! اى دلیل غروب برادرم با قطرهقطرهى تو، عمو پر شد از امید با جرعهجرعهى تو، عمو کم شد از حرم
-
زمینه - کی گفته من، بابا ندارم کی گفته من، بیکس و کارم بابای من، قشنگترین بابای دنیاس حتّی اگه تو آسموناس خوب میدونه رقیّه تنهاس بابای من، تو کلّ دنیا، بهترینه از روی نی، منو میبینه یهشب میاد کنج خرابه پای درد و دلم میشینه کی گفته من بیکس و کارم کی گفته من، عمو ندارم عموی من، یه پهلوونه بینظیره گاهی منو رو دست میگیره با اون نگاه مهربونش میگه: عمو برات بمیره عموی من، علم به دوش آسمونه با بچّهها چه مهربونه حتّی اگه رو نیزه باشه برای من یه سایبونه کی گفته من بیکس و کارم کی گفته من، یاور ندارم عمّهی من با اینکه کلّی غصّه داره برای من دلبیقراره صورتشو به جای مرهم رو تاول پاهام میذاره عمّهی من با اینکه قامتش خمیده درد و غمو به جون خریده از زیر دست و پای دشمن همش منو بیرون کشیده
-
روضه - بذار روو پاهام سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد نگاه کن دخترتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد خدافظیتو ندیدم؛ بیهوش شدم یا خوابیدم بعد علیاصغر تو، بابا! دیگه نگم چی شد منو ببین؛ همین و بس؛ افتادم از نا و نفس با بوسهی آخر تو، بابا! دیگه نگم چی شد بوسه زدی به رووی من؛ سوختم از حرارتت دست و لب و پیکر تو، بابا! دیگه نگم چی شد تو اومدی از علقمه؛ میگفت عمّه: دخترم! گره بزن معجرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد غلغله، شهر شام شد؛ یهلحظه ازدحام شد دیدم روو خاکا سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد دنیا سرم خراب شد؛ النگوهام طناب شد پشت سر خواهر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
-
زمینه - ملک و ملکوت عشق، ثارالله ای ثبت ثبوت عشق، ثارالله نور در بیوت عشق، ثارالله رمز جبروت عشق، ثارالله پاسخ قنوت عشق، ثارالله سرّ لایموت عشق، ثارالله ای صلابت حیدر، ثارالله سرّ هیبت حیدر، ثارالله نور صورت حیدر، ثارالله شمس دولت حیدر، ثارالله تیغ صولت حیدر، ثارالله شیر حضرت حیدر، ثارالله دربار تو از ملائکه، پره والله شأن اسمت، امر إرجعی صَدَقَ الله با یاد تو، گریه میکنم؛ آره والله با ذکر تو، سینه میزنم؛ بسم الله
-
زمینه - این لکّهی سرخ توو چشام لختهی خونه توو موهام خوبشدنی نیست؛ مهم نیست این لرزش دستا و لبام لکنت و هقهق توو صدام خوبشدنی نیست؛ مهم نیست میترسم حرفای منو با عمّه، شنفته باشی میترسم فردا برسه؛ حرفاتو نگفته باشی میترسم خوابم ببره؛ بیدار شم، تو رفته باشی کاش نایی به پام بود؛ به نیزه میرسیدم کاش گوشوارههام بود؛ سرت رو میخریدم این صورت پژمردهی من زخم نمکخوردهی من خوبشدنی نیست؛ مهم نیست خیمه وسط معرکه، سوخت موی پریشونی که سوخت خوبشدنی نیست؛ مهم نیست میترسم زنده بمونم؛ خسته از غم فراغم میترسم از قاتل تو، هرشب تازه میشه داغم میترسم تا گریه کنم؛ زجر بازم بیاد سراغم کاش اونشب توو صحرا، منو اونقد نمیزد حالا زد! ولی کاش که حرف بد نمیزد میبارم همیشه، مثه بارونه نمنم دیگه رووم نمیشه بگم عمّه، گرسنم اون ضربهی سیلی به کنار امّا دیگه چشمای تار خوبشدنی نیست؛ مهم نیست مثل منه دلخون، مگه هست پهلویی که دیگه شکست خوبشدنی نیست؛ مهم نیست میترسم این دردسرا، تقصیر رقیّه باشه میترسم روضه بخونم؛ ویرونه کربوبلا شه میترسم دستم بخوره؛ زخمای لب تو واشه کاش زودتر میمردم؛ همه راحت شن اصلاً اونقد سیلی خوردم؛ عوض شد صورت من کاش قدّم بلند بود؛ چقد این روضه سخته دیدم که سر تو به یک شاخه درخته
-
شور - إن حرمتَنی از حرم من کجارو دارم برم من برا رسیدن به تو باید از خودم بگذرم هم مبدا و هم مقصد و هم راهی کوتاهترین سیر الیاللهی معشوق نبوده قبل تو شاهی معشوق نبوده بعد تو شاهی من بیتو پوچم ای عشق من بیتو هیچم ای عشق در زلف چون کمندت آخر میپیچم ای عشق هرجا صحبت از ساقیه ماجرای مشتاقیه غیر تو همه فانی و نور تو هو الباقیه با سجده به تربتت سرافرازم بالاتر از اندیشهی پروازم من قبل تولّدم، برات مُردم ای نام تو بهترین سرآغازم بیتو یهنفس خیلیه عشق بیتو، بیمیلیه اونکه شده مجنون تو سرسلسلهی لیلیه من غیر تو با کسی نمیجوشم مشکیمو فقط برا تو میپوشم با اینکه نداره اشک من قدری من حتّی یهقطرشم نمیفروشم
-
واحد - پنجهی خصم، پر از موی پریشان من است عمّه، گریان من است سر بابای من امروز به دامان من است عمّه گریان من است عمّهجان! کنج خرابه، بیتالاحزان من است شاه، گریان من است مادرم زهرای اطهر، موپریشان من است شاه، گریان من است عمّه! بابا آمده؛ برخیز تا کاری کنیم آبروداری کنیم با لباس پاره باید میهمانداری کنیم آبروداری کنیم گوشهی ویرانه را کربوبلایت میکنم جان فدایت میکنم بوسهای میگیرم و شکر لقایت میکنم جان فدایت میکنم کنج این ویرانسرا، خورشید زهرا آمده عمّه! بابا آمده بی عمو عبّاس و اکبر از چه تنها آمده؟! عمّه! بابا آمده ای سر بی تن که در ویرانه، میهمان منی بهتر از جان منی یوسف زهرایی و میهمان کنعان منی بهتر از جان منی از سفر برگشته و میهمان دامان منی بهتر از جان منی با لبان خیزرانی، مرثیهخوان منی بهتر از جان منی گرچه از هجران تو، کوهی پر از دردم پدر کم نیاوردم پدر شام را با گریهام، ویرانهای کردم پدر کم نیاوردم پدر من اگر گریه کنم، عرش خدا میلرزد نوهی زهرایم پای این سر، بهخدا جان بدهم میارزد نوهی زهرایم امشب آغوشم شبیه سینهی خیرالنّساست جای شاه کربلاست دامن خاکی من، همرتبهی عرش خداست جای شاه کربلاست گوشهی ویرانه میمیرم؛ حرم برپا کنم دختر زهرا منم ذکر یاعبّاس میگیرم، علم برپا کنم دختر زهرا منم پیش چشمش، بازکن چشمان بیسوی مرا شانه کن موی مرا عمّه! بابا آمده؛ آبی بزن رووی مرا شانه کن، موی مرا
-
واحد - محمد کریمی - اصلا خبری از من بی حوصله داری یا اینکه خبر از دل این قافله داری اینگونه که خوناب ز چشمان تو جاریست پیداست دلی خون تو ازین فاصله داری گفتند که پیش آمده اری و تو رفتی انگار عزیزم سر پر مشغله داری حالا که رسیدی بنشین پای تمام حرفام ولی خب تو اگر حوصله داری این حرمله بدجور مرا طعنه کشم کرد بابا تو هم آیا گله از حرمله داری من دست به دیوار شدم مسخره ام کرد خندید به من گفت چقدر آبله داری من ساکت و آرام ولی زجر مرا زد می گفت ببینم هوس سلسله داری
-
جفت - محمد کریمی - خیر العمل گریه برای حسین خیر العمل ندای حی علی خیر العمل مرگ به پای حبیب خیر العمل روضه خون خدا خیر العمل طواف در حرمش خیر العمل وصال کرب و بلا یا حسین خیر العمل زیارت ارباب خیر العمل محبت محبوب خیر العمل مردن در این راه خیر العمل سیر الی الله است خیر العمل حسین ثارالله من را ابد حسین و مرا از ازل حسین صلوا علی الحسین سلام عل الحسین حس می کنم همیشه کنار ضریح او من را گرفته است میان بغل حسین باید هر آنچه هست فقط خرج او کنیم حی علی الحسین که خیر العمل حسین مسجد حسینیه است حسینیه مسجد است جای دعا حسین به جای غزل حسین خیر العمل سجده بر تربت خیر العمل نمار در یم خون خیر العمل سماع سینه زدن خیر العمل شعور بین جنون خیر العمل فداییان حرم خیر العمل غرش زینبیون
-
روضه - برنیامد از تمَّنای لبت، کامم هنوز بر امید جام لعلت، دُردیآشامم هنوز روز اوّل رفت دینم در سرِ زلفین تو تا چه خواهد شد در این سودا، سرانجامم هنوز نام من رفتهست روزی بر لب جانان به سَهو اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز ای که گفتی جان بده تا باشدت آرامِ جان جان به غمهایش سپردم، نیست آرامم هنوز
-
شور - ما را دم آفتاب کشتند پیش رخ آن جناب، کشتند در گریه، شدیم کشتهی مست ما را وسط شراب کشتند رفتیم تصادفا به زلفش ما را سر پیچوتاب کشتند میکشت به حکم دلبخواهی ما را نه سر حساب کشتند یکروز خود از ثواب مردیم یکروز سر صواب کشتند گشتیم هلاک نرگس او ما را به میان خواب کشتند گفتیم کجاست زندگانی ما را عوض جواب کشتند ما را وسط دو دیدهی خویش مابین دو نهر آب کشتند بر خاک چو شیشهای پر از عطر بر مقدم بوتراب کشتند اکنون که ملازمان رویش دل را پس این حجاب کشتند بنشینم و صبر، پیش گیرم دنبالهی کار خویش گیرم
-
شور - زندگی بیتو، بیمعنی بندگی بیتو، بیتوحید عاقبت بیتو، بیرحمت روزگار بیتو، بیامّید تو نبودی، غرق تلاطم شده بودم توو شب دریا، گم شده بودم ابیعبدالله یا اباعبدالله قدر این حالو میدونم تا ابد از تو ممنونم من نمکگیر اینخونم تووی اینخونه میمونم از من این حالو که عاشقونس، نمیگیری چیزی که دادی به فقیرو، پس نمیگیری دل عاشق از خواستن تو، خسته نمیشه دری که با دست تو واشه، بسته نمیشه ابیعبدالله یا اباعبدالله تربت لیلی از عشقه با همین تربت، پاکم کن کربلا، خاک عشّاقه بین عشّاقت، خاکم کن زندگیم بسته به موج پرچم عزاته برای من چایی روضه، آب حیاته بعد مردن هم، وقت رسیدن میشه تازه کفن که دستای منو بست، دست تو بازه ابیعبدالله یا اباعبدالله
تاکنون نظری ثبت نشده است.