- 484
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه دوم 1401 - محمود کریمی و ابراهیم رحیمی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب چهارم فاطمیه دوم با صدای محمود کریمی و ابراهیم رحیمی، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - طبیب جان پیغمبر که بود امّابیهایش هنوز عقل بشر مات است در حلّ معمایش خدا را خواستیم اوّل به حقّ فاطمه یعنی حدیث قدسی لولاک اینجا خورده معنایش نبی معراج را حسّ کرده امّا خوب میداند بلندش میکند گلبوسه بر دستان زهرایش به جز چشم علی، باید که روی از خلق برگیرد چرا که چشمها را میزند خورشید سیمایش جمال نوریاش در قبل خلقت زیر ساق عرش خدا را وجد میآورده با تهلیل زیبایش ملک قبل از نظر بر وجههی نورانیاش هرگز نمیدانست تسبیح خداوند تعالایش کسی که شوکت او، شهره بر هفتآسمان باشد بخوانیمش بشر یا انسیه یا آنکه حورایش؟ چه معراجی است سقف خانهاش؛ جبریل میدانست که عرشیتر ندید از فرش زهرا، چشم بینایش و ما ادراک ما زهرا! چه زهرایی که مجهول است شبیه قبر مخفی از نظرها قدر والایش با اینکه نا ندارد و قامتکمان شده چون کوه، پشت حیدر کرّار مانده است هرشب برای غربت و مظلومی علی تا صبح گریه کرده و بیدار مانده است از نحوهی قدمزدنش، حدس میزنم چشمان ضربدیدهی او تار مانده است کمتر شده تورّم پلکش ولی هنوز بر پیکرش، جراحت بسیار مانده است حتّی نفس که میکشد، آزار میکشد بدجور بین آن در و دیوار، مانده است از پارگی پیرهنش، چند رشته نخ با رنگ سرخ بر نوک مسمار مانده است زخمش عمیق مانده و خونریزی شدید زینب برای بستن آن، زار مانده است ای فضّه! لااقل تو جواب مرا بده این جای پای کیست به دیوار مانده است؟
-
زمینه - ? سرّ لولاک، یاعلی مولا نور افلاک، یاعلی مولا و سلامٌ علی اباالایتام پدر خاک، یاعلی مولا خاک پای تو هرکسی گردد میشود پاک، یاعلی مولا سپر پیکر رسولالله شیر بیباک، یاعلی مولا پشت هر پهلوان مقابل تو خورده بر خاک، یاعلی مولا آبروی جهان، علی مولا تا ابد بیکران، علی مولا سدرةالمنتهی قدمگاهت بال جبریل، خاک این راهت یاد داریم از ازل آقا تا بخوانیم حضرت شاهت نوکری تو کار قنبر بود ما کجا و غلام درگاهت یکّهمرد زمان، علی مولا تا ابد بیکران، علی مولا
-
زمینه - مادر مهربانتر از مادر باور مستندتر از باور ای روح حیدر ای بانوی مردآفرین ای؛ نیروی سلطان دین ای بازوی بازوی حق؛ ای مادر مؤمنین زهرا! ای نور جلی، ای لم یزلی ای کاشفةالکرب علی زهرا! ای دست علی؛ پابست علی ای نسبت حیدر به علی مادر مهربانتر از مادر باور مستندتر از باور ای روح حیدر ای قول تو قاموس حق ای؛ فعل تو فانوس حق ای نام تو، ناموس حق؛ ای حق و عروس حق زهرا! ای جان جهان؛ پنهان عیان ای مَحرمِ صاحبحرمان زهرا! ای ظاهر فی انوار خفی تو تاج امیر نجفی یک نخ از چادر تو، ما را بس جلوهات جنّت خدا را بس ای شور محشر ای حیّ علای اذان ای؛ الگوی آزادگان ای اسوهی صاحبزمان؛ ای قبلهی بینشان زهرا! ای جلوهی ذات؛ باب برکات شهبانوی شاه عرصات زهرا! ای آب حیات؛ ای فیض صلاة فرماندهی کشتی نجات تا ابد، ذکر اهل عاشورا این بود؛ الدّخیلُ یازهرا الله اکبر ای اُمِّ غیورِ حسین ای؛ منبع نور حسین ای شدّت نور حسین؛ ای ثقل تقلین یاحسین سِرّ و علنی، ارباب منی صدپارهتن بیکفنی یاحسین! ای جان من ای؛ ایمان من ای قربان سرت بر روی نی فاطمه آمده به استقبال میرسد یا بنیَّ از گودال غریب مادر
-
شور - نیزه را سرور من بستر راحت کردی شام را غلغله ی صبح قیامت کردی بر لب تشنه ات آن روز حکایت می کرد خاتمی را که در انگشت شهادت کردی عقل می خواست بمانی به حرم ، اما عشق گفت بر نیزه بزن بوسه ، اجابت کردی بانگ لبیک که حجاج به لب می آرند آیه هایی ست که بر نیزه تلاوت کردی اکبر و قاسم و عباس کجایند ، کجا عشق چون این همه را بردی و غارت کردی؟ چیست در تو ؟ همه امروز تو را می جویند ای تن بی سرور چه قیامت کردی باز من ماندم و صد کوفه غریبی ،هیهات! گرچه آزاد مرا تو ز اسارت کردی شاعر : محمد علی عجمی
-
شور - محمود علوی - من مات علی حب علی مات شهیدا از دامن مرتضی علی دست نکشیدا خونه و زندگی تو آتیش زدن دست نکش دست نکش زخم زبون بهت کم و بیش زدن دست نکش دست نکش خوش به حال همه ایل و تبارم به خصوص خوش به حال پدرم چون پسرش نوکر توست
-
واحد - جنت که خود به نام شبستان فاطمه است سجاده ای به گوشه ایوان فاطمه است بال فرشتگان خدا غرق حسرت ِ خاک گلیم حجره طفلان فاطمه است نام علی شده به عدد با نمک یکی نام علی خودش زنمکدان فاطمه است فرمود مصطفی که فدایش شود پدر روحی که هست در تنم از آن فاطمه است وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است جان علی و آل علی جان فاطمه است تنها نه جلوه گاه رخش مهر و ماه شد چشمان حیدر آینه گردان فاطمه است جایی که جود و بخشش پرودگار هست بخشش به روز حشر به فرمان فاطمه است عارف کسی شده است که زهراست قطب اوست فانی در ولی شدن عرفان فاطمه است از جان خود به پای ولایت گذشته و اسلام وامدار ز ایمان فاطمه است فرمانده قیام برای امام اوست ظالم شکست خورده میدان فاطمه است بیداری و بصیرت و عزم و جهاد و فتح یک جلوه از ابهت طوفان فاطمه است کشتار نه! هدایت و هشیاری بشر در قلب ذره ای است که تابان فاطمه است در سایه ولایت فرزند مرتضی ایران سپاه حیدر و ایران فاطمه است عالم تمام ملک علی شیر لا فتی است ایران میان این همه اُستان فاطمه است در آستان قدس رضا نور مادری است یعنی رضا نگین سلیمان فاطمه است ما سر بلند و سینه ستبر و سرآمدیم این اقتدار ما ز شهیدان فاطمه است با این حساب قبر شهیدان بی پلاک پایین پای مرقد پنهان فاطمه است مشهور شد حسن به کرامت در اهل بیت خوان حسن نتیجه احسان فاطمه است عالم تمام بی سر و سامان کربلاست اما حسین بی سر و سامان فاطمه است آن که به او همه شهدا غبطه می خورند با هر دو دست ، دست به دامان فاطمه است بخشیده می شوند همه با دو دست که چون مصحف شریف به دستان فاطمه است تیغ کلام و خطبه زینب به شهر شام تفسیر آیه آیه قرآن فاطمه است حجت تمام کرد به آیات و محکمات این اشک ها ز غربت برهان فاطمه است عشق علی چنان زده آتش به جان او در مشتعل ز سینه سوزان فاطمه است در بارگاه قدس که جای ملال نیست چشمان قدسیان همه گریان فاطمه است مانده است ذوالفقار علی در نیام صبر قلب خدای صبر پریشان فاطمه است شرمنده شد علی ز پیمبر که گفته بود شیر خدا همیشه نگهبان فاطمه است شاعر : حاج محمود کریمی
تاکنون نظری ثبت نشده است.