- 478
- 1000
- 1000
- 1000
ولادت حضرت معصومه (س) 1402 - حنیف طاهری
مدیحه سرایی ولادت حضرت معصومه (س) با صدای حنیف طاهری، 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - شب کویر، شبی ساکت است و رازآلود شب ستاره شدن زیر آسمان کبود شب کویر، سراپا نوازش است و سکوت شب سفر، شب رفتن ز خاک تا ملکوت شب کویر چه یکدست و صاف و تاریک است خدا چقدر به ما در کویر نزدیک است شب کویر شب قصههای دور و دراز شب رها شدن آبشار راز و نیاز خوش است اگر که در این آبشار، گم باشی علی الخصوص اگر در کویر قم باشی کویر قم که پر از عطر مهربانیهاست قرارگاه و قدمگاه جمکرانیهاست کویر قم که پر از آفتاب شد سبدش به نام حضرت معصومه مهر شد سندش مشام دشت پر از عطر و بوی گندم شد قطار خاطره با شوق وارد قم شد به قم رسیدم و دیدم که آسمان ابریست که کار این دل ابری همیشه بیصبریست نگاه کردم و دیدم که صحن غوغا شد گل محمدی بوستان جان وا شد فضای صحن پر از رنگ و بوی مشهد بود لبالب از نفس حضرت محمد بود لبالب از نفحات بهشت بود حرم پر از شکوفه و اردیبهشت بود حرم شب کویر پر از نور شد پر از مهتاب امام گل به نماز ایستاد در محراب پر از ترانه پر از گل پر از سخن بودم خسی که در دل میقات بود، من بودم پس از زیارت بانوی مهربان کویر وداع کردم از این خاک، خاک دامنگیر قطار خاطره از دشتها گذشت و گذشت رسید صبح به مشهد، درست ساعت هشت... هوای گنبد و گلدسته آسمانی بود پگاه، مست صدای کریمخانی بود صدای «آمدم ای شاه» بود و عطر حضور حضور آن همه عاشق حضور آن همه نور
-
سرود - تا این دلم تو صحن تو آرومه محتاجتم یا حضرت معصومه هرچی شیعه است تو کشور ایران مدیونه به خواهر سلطان تو از جنس ضامن آهویی یه دنیا زائر تو صحنت داری عجب بانویی هرکس که از صحن عتیقت رد شد با یک نگاهت زائر مشهد شد دل سائل شد از این کرم تو خونش شد دم حرم تو تویی میوه ی دل پیغمبر برای شیعه تویی ای بانو شفیع محشر داری شما چه مرقد زیبایی با گنبد و گلدسته ی زهرایی تو صحن تو نخ همه دلها بسته شد به چادر زهرا با این دلتنگی دوباره تا کن بی بی معصومه برا من امشب حرم امضا کن
-
سرود - جانِ جانِ جانِ جانانه، رضاجان ماهِ ماهِ ماهِ تابانه، رضاجان ذکرِ مردم خراسانه رضاجانم اِی، قربونِ حَرَمِ بیمثالِ تو رفته به فاطمه همه خِصال تو شوکت و جلالِ تو، عِصمَت و جمالِ تو اَظهَرُ مِنَ الشَّمسه، نورِ لایَزالِ تو بدونِ یادِ تو دنیا حرومِ زائرهات، مولاتی، معصومه میان زیارتِ زهرا تمومِ زائرهات، مولاتی، معصومه مولاتی معصومه، مولاتی معصومه مولاتی معصومه عالَمی به زیرِ اِیوونت، پناهنده غَم رو میبَری تو از دنیا، با یک خنده تا برادرِ تو سلطانه، منم بَنده با مژگانش یه روزی میزنه جارو از حَرَم تا حَرَمو نوکرت بانو اِی به دردِ من دارو، عشقِ ضامنِ آهو بهشتِ حَریمِ تو به جنّت زده پهلو تو زینبِ علیموسَیالرضایی مولاتی، مولاتی، معصومه براتِ کربوبلاهای مایی مولاتی، مولاتی، معصومه مولاتی معصومه، مولاتی معصومه مولاتی معصومه
-
سرود - ای با دو تیغ ابرو دل برده ای به غارت می لرزد آسمان از هو هوی ذوالفقارت ای بانگ موج دریا ای قرش دلیران ای در کمند مشتت غوغای شرزه شیران از گوشه نگاهت باران و باد و طوفان لرزه بر افکنی دشت نبرد و میدان می لرزد آسمان از هوهوی ذوالفقارت تنها تر از همیشه بر تارک شهامت محشر نموده تیغت ای هیبتت قیامت پاشیده دشمن از هم از گام استوارت می لرزد آسمان از هوهوی ذوالفقارت از رعد فاطمیت از برق حیدریت پیچیده در دوعالم وصف دلاوریت میدان دخیل بسته بر نام آخر حق هنگام رزمت آید الله اکبر حق در اوج مرد و مردی کس نیست در کنارت می لرزد آسمان از هوهوی ذوالفقارت چشمش قیامت افروز دیوانه کرده مارا جبریل می سراید آوای لافتا را عباس قد کشیده در زیر دست حیدر دل می برد ابالفضل با ضرب شست حیدر با هر تپش به راهت زهراست بی قرارت می لرزد آسمان از هوهوی ذوالفقارت
-
سرود - زچهار سوی عالم - نظرم سوی نجف هست که ملاک حق و باطل - به ترازوی نجف هست صلوات حق بر آن کس - که ثنا گوی نجف هست به خدا که قبله ی عشق - خم ابروی نجف هست شهدالله و رسول الله که فقط علی ولی الله بجز از علی که باشد - به کلام وحی کاتب بجز از علی که گردد - به تمام کفر غالب بجز از علی که آرد - پسری ابوالعجائب به خدا که حب او را - ز بشر خداست طالب شهد الله و رسول الله که فقط علی ولی الله علی آنکه بندگی را - به فرشته یاد داده علی آنکه برگ بخشش - به صف معاد داده علی آنکه در نمازش - صدقه زیاد داده دل و دین و عقل و هوشم - همه را به باد داده شهدالله و رسول الله که فقط علی ولی الله تو چه گوهری زمین را - تو چه اختری سما را که به یک نظر ربودی - دل و جان ماسوی را که بجز خدا نداند - جبروت مرتضی را به علی شناختم من - به خدا قسم خدا را شهد الله و رسول الله که فقط علی ولی اللهشاعر : میثم مومنی نژاد
تاکنون نظری ثبت نشده است.