- 384
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه اول 1401 - حنیف طاهری
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه اول با صدای حنیف طاهری، 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد شب قدری تو هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد نه آسیه نه حوا و نه مریم تا قیامت هم کسی همرتبهی صدیقه کبری نخواهد شد تو را کوثر لقب داده خدا خیر کثیری تو به غیر از تو کسی تأویل أعطینا نخواهد شد فقیران و یتیمان و اسیران یک صدا گفتند رغیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه زمین روشن بدون زهره زهرا نخواهد شد بحق فاطمه گفتیم بعد از ذکر یا فاطر که یافاطر بدون فاطمه معنا نخواهد شد خداوند آفرید او را برای تو که میدانست کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد
-
روضه - غم روی قلب من روی این صفحهی سفید تصویر محو کوچه باریک میکشید غم بود و کوچه ساکت تاریک و تار بود چشم انتظار حادثهای تازه و جدید کوچه که نه حرارتی از ترس اضطرابکوچه که نه عصاره ای از وحشتی ندیدکوچه که نه نشانه ای از غربتی عمیق کوچه که نه خلاصه ای باد تند و بید در بهت و حیرت من و مادر نفس زنان یک بی حیای گرگ صفت سمت ما دوید آن روز بین کوچه در آن تنگنای مرگ طوفانی از سوال به باغ دلم وزید آی این غریبه کیست چرا مادر مرا آی این غریبه کیست چرا گریه آفرید من پا کشیدمو نرسیدم به دست او دستش گذشت از سر من تا به رخ رسید تنها صدا صدای زدن را شنیدمو ترسیدمو پریدمو رنگ از رخم پرید در گیر و دار حادثه آرام خوانده ام یا رب مکن امید کسی را تو نا امید یک کوچه گفت و خاطره کوچه ای دگر در خاطر شکسته تر اهل دل رسید آن کوچه ای که قافله ای درد دیده را در شعله نگاه دو صد چشم هرزه دید کسی که از همه سو زخم تیغ دیده تویی ولی کسی که از همه زخم زبان شنیده منم
-
زمینه - هنوز تو گوش تاریخ میپیچه، صدای زنگ سیلی از همه بیشتر شعیه میدونه، کبود رنگ سیلی ما از کوچهها خاطره بد داریم از اون ماجرا یه عمر که میباریم از سیلی بیزاریم به حق چیزهای ندید صورت زهرا و کشید زیاد حرفهای نگفته گوشواره که زمین بیفته تمام روضه یعنی خاکی که روی چادرش نشسته امام حسن تو کوچه چی دید که غرورشو شکسته گلبرگهای روی گل دیوار از کوچه نپرس، چی بگم از گوشوار داره خونه میباره امام حسن دیگه بریده تا در خونه چی کشیده قصهی اون سیلی چی بود هرجا رو میبینه کبوده به حق چیزهای ندیده صورت زهرا و کشیده زیاد حرفهای نگفته گوشوار که زمین بیافته کاش میشد مثل زخم پهلوش دیده نشه کبودیش کبود برعکس خیلی زخمها خوب نمیشه به زودی حالا این سه ماه مصیبت خانوم هر کاری کنه کبودی معلوم علی چقدر مظلوم دیگه پر کاسه صبرش گرفته ماه پشت ابرش میلرز زانوهاش میشینه هر دفع زهراشو میبینه به حق چیزهای ندیده صورت زهرا و کشیده زیاد حرفهای نگفته گوشوار که زمین بیافته
-
زمینه - فاعتبروا فاعتبروا یا اولی الابصار فاعتبروا فاعتبروا از در و دیوار اون لحظه که علی تنها شه زهرا تو شعلهها میسوزه این درس روشن تاریخه این قصه قصهی هر روزه کی گفته اینا همش اتفاقه آتیش این فتنه همیشه داغه روضهی فاطمیه از نفاقه، نفاقه، نفاقه فاعتبروا فاعتبروا یا اولی الابصار فاعتبروا فاعتبروا از در و دیوار واعتصموا واعتصموا بحبل الله واعتصموا واعتصموا به وَلّی الله یا بنده هستی یا در بندی آزاده هستی یا آزادی دیوار و در داره میسوزه تو معرکه کجا وایسادی اون طرف در همه جا سیاهه این طرفش حَیَ عَلَی الفَلاحه بیطرفی بزرگترین گناهه، گناه، گناهه فاعتبروا فاعتبروا یا اولی الابصار فاعتبروا فاعتبروا از در و دیوار فانتظروا فانتظروا ذکر هر روزه فانتظروا فانتظروا شیعه پیروزه ایمان به وعدهی حق داریم تا روزی که ورق برگرده مرز فدک مشخص میشه وقتی امام حق برگرده جلوهی حق همیشه پر فروغه قاتل اگه دور و برش شلوغه به خاطر فریبه و دروغه، دروغه، دروغه فاعتبروا فاعتبروا یا اولی الابصار فاعتبروا فاعتبروا از در و دیوار
-
شور - بین دلهامون تو حرم داری توی رویامون تو حرم داری قبل از هر چیزی بخدا که تو آرزوهامون تو حرم داری تکرار میکنم تو حرم داری و من اصرار میکنم توی کفشداری صحنت کار میکنم دل رو فرش پای این زوار میکنم خاک پای زائرهات سرمهی چشم های منه گوشهی صحن حسن جنتالاعلاء منه حسن آقای منه تا ابد هستم من که مدیونت دل من شده عمری مهمونت با رفیقای هیئتیم آقا میرسم آخر زیر ایوونت زانو میزنم به دو دستهای کریمت رو میزنم گوشهی صحن تو رو جارو میزنم تو مدینه نعره یاهو میزنم سفرهدار عالمی بس که تو صاحب کرمی که شبیه مادرت فاطمه تو بیحرمی خاک پای زائرهات سرمه چشمهای منه گوشهی صحن حسن جنتالاعلاء منه حسن آقای منه
-
شور - باید که عاشق شم یه جوری که بگن شبیه معشوقم یه عشقی که آخر خاکم کنه پای ضریح معشوقم خاصیت عشق همینه که رنگ معشوقو بگیری اگه بگه برو بمونی اگه بگه بمیر بمیری با این همه ادعا چرا هنوز این همه فرقِ بین ما بین حسینِ فاطمه با حسینِ ما یادت باشه ماییم که زیر دِینِشیم نه اون به زیر دِین ما حبیبی حبیبی تو خیلی غریبی من از تو ممنونم که اسمتو از این نفس نمیگیری تویی اون آقایی که چیزی که دادیُ پس نمیگیری مثل غمت پیدا نمیشه تموم عالمم بگردم هنوزم اونقدی که میخوام برای تو گریه نکردم جز عشق تو چی میتونه مرگمو شیرین تر از عسل کنه یه ذره خاکو به شفا بدل کنه هرکی بجز تو بود محال بود حُر و هم ببخشه و بغل کنه
تاکنون نظری ثبت نشده است.