- 318
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول 93 - سعید و محمدحسین حدادیان
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول با صدای سعید و محمدحسین حدادیان، 1393
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه است دین و قرآن تا قیامت اعتبارش فاطمه است مصطفی فخر نبوت افتخارش فاطمه است مرتضی دست خدا و دستیارش فاطمه است دستیارش نه همه دار و ندارش فاطمه است ای خوشا آن کس که روز حشر یارش فاطمه است در ثنای او همان اقرار عجز ما بس است گفتن اوصاف این بانو نه کار هر کس است فاطمه یعنی تمام هستی هست آفرین فاطمه یعنی بهشت رحمت للعالمین فاطمه یعنی حجاب و عصمت و تقوا و دین فاطمه یعنی چراغ آسمانها در زمین چراغ خانهها گردیده روشن کجایی ای چراغ خانه ما داغ تو ویرانگر صب علیست خانه بی فاطمه قبر علیست فاطمه یعنی یدالّلهی دگر در آستین فاطمه یعنی علی یعنی همان حبل المتین فاطمه یعنی جمال بی مثال کبریا فاطمه یعنی کتاب الله کلِّ انبیا فاطمه در فُلک هستی ناخدایی میکند فاطمه در روز محشر کبریایی میکند فاطمه از شیر حق مشکل گشایی میکند فاطمه در چشم حیدر خودنمایی میکند فاطمه در بندگی کار خدایی میکند فاطمه بر شیعیان لطف نهایی میکند به محشر بر فراز چرخ گردون ندا خیزد که اَینَ الفاطمیون همه حوران به استقبال خیزند برات عفو پیش پاش ریزند چنان گردد که از فرمان دادار بگردد عفو دنبال گنهکار بپویند و بپویند و بپویند در آن وادی گنهکاری نجویند فاطمه یعنی چراغ محفل افلاکیان فاطمه یعنی ز رأفت همنشین با خاکیان
-
واحد - زهرای من مرو وقتش رسیده که بغضت رو بشکنی هر کاری می کنم حرفی نمی زنی ای کاش بگذره این لحظه های تلخ این بغض و این سکوت روز و شبای تلخ آخه دلت میاد که بشکنی دلو یادت نرفته که روزای اولو یادت نرفته که قول و قرارمون رومو زمین نزن جون علی بمون زهرای من مرو باور نمی کنم تنها بخوای بری روتو ازم نگیر روزای آخری پیش چشای من بال و پر تو سوخت پاسوز من شدی موی سر تو سوخت بانوی خانه ام شرمنده توام دلتنگ دیدن گلخنده توام بی خنده های تو خونم رو غم گرفت اون ضربه غلاف تو رو ازم گرفت زهرای من مرو تو بغض می کنی من آه می کشم اصلا خدا نخواست بازم پدر بشم با گریه های تو من دارم آب میشم زهرا بری منم خونه خراب می شم می لرزه دست تو می لرزه شونه هام فکر منی هنوز من فکر بچه هام زهرای من مرو
-
زمینه - گریه می کنم برای خشکی لبت گریه می کنم کشتن و آب ندادنت گریه می کنم که نیزه زار شده تنت گریه می کنم با گریه های مادرت گریه می کنم جلو چشای خواهرت گریه می کنم بریدن و بردن سرت بی خود و بی جهت دارن باهات سر جنگ اینقدر نیزه دار اومد تا عرصه شد تنگ یه عده بی هوا زدن به صورتت سنگ افتادی با صورت و صورتت زمین خورد روبروی چشای مادرت سر و برد با دیدن این واقعه خواهر تو مرد حسین حسین وای وای نگی منو نمی خوای حسین حسین وای وای نگی منو نمی خوای گریه می کنم برای گریه شما گریه می کنم به زیر خیمه شما گریه می کنم برا رقیه شما گریه می کنم صبح و مساء برا غمت گریه می کنم بردن ازت پیرهنت گریه می کنم برای زخمای تنت یه ساله لحظه ها رو روز و شب شمردم خدا رو شکر محرمو دیدم نمردم نوکر خوبی نبودم آبرو بردم تو آبرو بهم دادی ای آبرودار ایشالا جون بدم تو روضه علمدار به حق زینب و به حق طفل شیرخوار حسین حسین وای وای نگی منو نمی خوای حسین حسین ...
تاکنون نظری ثبت نشده است.