- 853
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) سید مهدی حسینی، سال 1402 شب سوم فاطمیه اول
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای سید مهدی حسینی، سال 1402 شب سوم فاطمیه اول
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
این چند وقت زهرا مشغول دوختن بود/دلواپس علی و در فکر پیرهن بود/در خانه کار کردم اما به دل نچسبید/از بسکه دستم از صبح بر شانهی حسن بود/با جبرئیل گفتم جان تو و علیجان/من را ز پا در آورد زخمی که در بدن بود/روزی خویش را صبح از دست من گرفتهاست/شهری که هیزم آن پشت حیاط من بود/شهری که آتش آورد جای عیادت و دید/زهرا بجای آن در مشغول سوختن بود/آنکه دلیل ایجاد عالم است مردم/بر دست ریسمان و بر گردنش رسن بود/ماندم علی نیافتد بین مدینهای که/مردی نداشت غیر از یک زن که شیرزن بود/گفتم گواه دارم گفتم که ارث دارم/گفتم علی است شاهد اما جواب لن بود/میگفت بین مسجد با من : دروغگویی/آنکه میان کوچه بدجور بد دهن بود/اصلا جدا نمیشد دستم, ولی شکستش/از خانه تا به مسجد یک جنگ تن به تن بود/قنفذ که خسته میشد جایش مغیره میزد/این پشت هم زدنها پیش ابالحسن بود/در گوش گاهواره دیشب به گریه گفتم/ای کاش قد محسن در خانهام کفن بود
-
آتیشم باشه باهات میرم/می سوزم حقتو می گیرم/مظلوم فاتح من به خدا/برات میمیرم/با خون سینه مینویسم رو دیوار مدینه/با علی از اول با علی تا آخر/نفس نفس فریا زهرا اینه/اِن کُنتَ فی خَیرٍ کُنتُ مَعَک/اِن کُنتَ فی شَرٍ کُنتُ مَعَک/من وَصَلَ الحیدر فقد نجاه/من قطع الحیدر فقد هلک/علی علی علی/می ریزم پای تو دنیامو/دنیا رو بی تو نمی خوامو/یادم میره وقتی میبینمت/همه دردامو/من کوه دردم اما واسه تنهاییت گریه کردم/کعبه ی بی حاجی دورت بگردم/ای امام زهرا تو خوشی و غمها/نفس نفس واست میخونم هر دم/اِن کُنتَ فی خَیرٍ کُنتُ مَعَک/اِن کُنتَ فی شَرٍ کُنتُ مَعَک/من وَصَلَ الحیدر فقد نجاه/مَن قَطَعَ الحیدر فقد هَلَک
-
بمیرد زینبت مادر، چرا از درد می نالی/گذشته چند ماه اما کماکان ناخوش احوالی/چنان گیسوی من احوال بازویت پریشان است/نزن موی مرا شانه، ندارد هیچ اشکالی/چه معنا دارد این که در جوانی قدکمان باشی/چه معنا دارد اصلا این علامات کهنسالی/شنیدم که شبانه رفته ای تا خانه ی انصار/شنیدم که دلت خون شد از ایمان های پوشالی/طلوعت را مگیر اینقدر از شام سرای ما/تمام روز می بندی چرا بر صورتت شالی/دو ماه و نیم، دلتنگ لب خندان تو بودم/شنیدم پیش اسما خنده کردی، جای من خالی/همان میخی که بر در کوفت بابا کار دستت داد/امان از تیزی میخ و امان ازین بداقبالی/پرت سرخ و رخت زرد و تبت پایین نمی آید/نمانده از جراحاتت برای دخترت حالی/حسین آبی طلب کرد و پریشان گشت احوالت/مزن بر سینه ات با اینچنین وضع پر و بالی/تو خود در قتلگه رفتی به پشت در ولی مادر/در این اوقات پایانی فقط در فکر گودالی/الهی هیچ وقتی بر سر پیراهنی را که/به زحمت بافتی، اصلا نبینم هیچ جنجالی/الهی سم مرکب ها به دور از دلبرم باشند/نبینم که شود جسمش ته گودال پامالی
-
دنبال تو میگردم وای از دل پر دردم/اینقدر بدنت زخمه آروم بغلت کردم/یادمه میخوابوندمت روی شونم دردت به جونم/یادته اون روزا لالایی توی گودال واست میخونم/تنها کشتنت لب تشنه روی خاک صحرا کشتنت/وقت مغرب پیش زهرا کشتنت/آخر اومدم توی قتله گاهت/با سر اومدم/زیر دست و پای لشگر اومدم/مادر نفست تنگه/واسه پیرهنت جنگه/روی صورتت جای زخم نیزه و سنگه/پیرهنی که واست دوختمو کی برده ای مادر مرده/صدای نالمو هلال شنید انگار/واست آب آورده/با هم می زدن/تو رو پیش چشم عالم می زدن/نیزه به پهلوهات محکم می زدن/مادر جان نیزه میده آزارم/خورده گره به کارم/مادر سرمو روی زانوی تو میزارم/اومدی با دیدنم با حال خسته/پهلوت شکسته/هنوزم روی صورتت جای دسته/پهلوت شکسته/مادر اومدی/قد خمیده وسط لشگر اومدی/دیدی من بی سر شدم/با سر اومدی/تنها دیدمت/با چادر خاکی تو صحرا دیدمت/دور و بر خیمه زنها دیدمت
تاکنون نظری ثبت نشده است.