شهادت امام موسی کاظم (ع) سید مهدی حسینی، 1401

زندان رواق روشنی شد غرق نورت/دیوارها نمناک از شرم حضورت/دهلیزها مستند هنگام عبورت/زنجیر تسبیحی به دستان صبورت/این بند‌ها در بند زلف دل‌پذیرت/موسای دربندی و هارون‌ها اسیرت/یوسف که ترس از تنگی زندان ندارد/جان جهان است او غم کنعان ندارد/سیمرغ عاشق فکر آب و نان ندارد/زندان توان بستن مردان ندارد/عاشق دلش دریاست حتی کنج زندان/تصویری از دنیاست حتی کنج زندان/ای هفت دریا خیره در پهنای صبرت/هفت آسمان یک برکه در دریای صبرت/ای هفت شهر عشق در معنای صبرت/زانو زدن ایوب‌ها در پای صبرت/آقا به این حجم بلا عادت ندارم/باید بگویم شاعرم طاقت ندارم/آقا به این حجم بلا عادت ندارم/باید بگویم شاعرم طاقت ندارم/باید بگویم ذاکرم طاقت ندارم/سنگینی شلاق و آن بازو خدایا/زنجیر بر آن قامت دل‌جو خدایا/چنگال زندان‌بان و آن گیسو خدایا/خون و شکست تاب آن ابرو خدایا/هرچند در دستان او جام بلا بود/از تشنگی یک ریز یاد کربلا بود/معصومه دلتنگ است چشمانش به راه است/فهمیده‌اند انگار یوسف بی گناه است/بر صورتش اما چرا ردی سیاه است/پایان این قصه گمانم اشتباه است/یوسف می‌آید روی تابوت است اما/از اشک یاران دجله مبهوت است اما/موسای ما از طور سینا بی عصا رفت/تخت سلیمان باز با باد صبا رفت/این روح روی موجی از اشک و دعا رفت/تا پر کشید اول دلش پیش رضا رفت/بی او اگرچه عشق مشکی پوش می‌شد/نور خدا بود او مگر خاموش می‌شد

نذر و سفره‌های مادرت یادته/جایی رو نمی‌دید خواهرت یادته/درد لاعلاج دخترت یادته/خوب آقای داریم خدایی/خوب جایی اومدیم گدایی/گرفتارا آی مریض دارا/شب باب الحوائجه/بدهکارا آبرودارا/شب باب الحوائجه/گنه کارا بی کس و کارا/شب باب الحوائجه/وقتی اولین بار اومدم یادمه/اون باب المراد و در زدم یادمه/حس کردم میون مشهدم یادمه/تو کاظمین هوایی می‌شم/خیلی امام رضایی می‌شم/می‌خوای دردت زود مداوا شه/کار موسی بن جعفره/پای نامه ات خواستی امضا شه/کار موسی بن جعفره/می‌خوای راه کربلا وا شه/کار موسی بن جعفره/گرفتارا آی مریض دارا/شب باب الحوائجه/بدهکارا آبرودارا/شب باب الحوائجه/اشکای رضا و دخترش یادشه/تو زندون روزای آخرش یادشه/سیلی خورد شبیه مادرش یادشه/جون می‌کنه بین سیاه چال/مثل حسینه توی گودال/چه ها کردند شر به پا کردند/بمیرم من برات حسین/تو رو با پا جا به جا کردن/بمیرم من برات حسین/چه ها کردند شر به پا کردند/بمیرم من برات حسین/چرا از پشت سر جدا کردند/بمیرم من برات حسین

اگه خیلی گرفتاری/گره دیدی تو هرکاری/یه روضه نذر کن یه سفره پهن کن/به قدر وسعی که داری/حل می‌کنه باب الحوائج مشکلا رو/وا می‌کنه باب الحوائج عقده‌ها رو/مهر میکنه باب الحوائج کربلا رو/از این آقا شفا گرفتیم/از این آقا بها گرفتیم/از این آقا امام رضا گرفتیم/یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر/تو هر حال و هوایی هست/با هر درد و بلایی هست/شکنجه میشه ولی همیشه/میگه هنوز خدایی هست/حبس می‌کشه کنج سیاه چال بی ملاقات/زجر می‌کشه زنجیر شده دار مکافات/آه می‌کشه خلصنی میگه تو مناجات/بسوز ای دل بگیر عزاشو/بسوز ای دل نبینی پاشو/بسوز ای دل ندیده بچه هاشو/یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر/خداروشکر کفن داره/سر سالم به تن داره/رو تخته‌ی در جلوی مردم/خداروشکر پیرهن داره/دق دادنش اما کنارش سر صدا نیست/زهر دادنش اما جنازش زیر پا نیست/جون دادنش مثه شهید کربلا نیست/توی گودال همه دویدن/توی گودال رو خاک کشیدن/توی گودال با کندی سر بریدن/حسین جانم حسین جانم