- 635
- 1000
- 1000
- 1000
ولات حضرت اباالفضل العباس (ع)، محمدرضا طاهری
مرثیه خوانی به مناسبت ولادت حضتر اباالفضل العباس (ع) با صدای محمدرضا طاهری، سال 1401
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
بی دست کربلا دست منو بگیر/قمر بنی هاشم عباس عباس عباس اباالفضل/روز ازل چون زدن قرعه مردی/قرعه درآمد به نام حضرت عباس /قمر بنی هاشم عباس اباالفضل
-
به خدا دنیا رو نمی خوام بی اباالفضل/جنت الاعلی را نمی خوام بی اباالفضل/کسی همتاشو ندیده، نه ندیده ، نه شنیده/چون خدا تنها تو عالم، یه اباالفضل آفریده
-
ای به محکمهی عالَم، حاکم/یا قمر منیر بنی هاشم/ای الگوی علی اکبر و قاسم/یا قمر منیر بنی هاشم/یا قمر، قمر حسین، تاج عالما تاج سر حسین/ای سپر، سپر حسین، به وجود تو مفتخرِ حسین/سرداری ابو فاضل، سردمداری ابو فاضل//سالاری ابوفاضل، پرچمداری ابوفاضل/دلداری ابوفاضل، علمداری ابوفاضل/ای یار ابا عبدلله.../اون کیه که دلبره، دلخواهِ/حضرت اباعبدلله/اون کیه امیر و شاهنشاهه/حضرت اباعبدلله/اون کیه، که قیامته، حتی بردن اسمش عبادته/اون کیه، که روایته، جعل الله شفا فی تربته/جانه اباعبدالله، جانانه ابا عبدالله/دینه ابا عبدالله، ایمانه اباعبدالله/شاهه اباعبدالله، سلطانه اباعبدالله/قربان اباعبدالله، جان به قربان اباعبدالله.../اون کیه که با دلم همراهه/حضرت اباعبدالله/اون کیه که میخوامش واللهه/حضرت اباعبدالله/اون کیه که میگن همه/فقط این آقا تنها رفیقمه/اون کیه که هزار دفه/بمیری براشم بازم کمه/یار اباعبدالله، دلدار اباعبدالله/سرور اباعبدالله، سالار اباعبدالله/تاروز محشر گرمه، بازار ابا عبدالله/قربان اباعبدالله
-
باد در عرش که پیچید، خبر شکل گرفت/از پر و بال ملک، فرش گذر، شکل گرفت/نور خورشید به شب خورد، سحر شکل گرفت/آسمان پرده برانداخت، قمر شکل گرفت/ماه از جلوهی گیراش، چه حظی میبرد/علی از فرط تماشاش، چه حظی میبُرد/نخل پر برکت توحید، ثمردار شده/نسل تابندهی خورشید، قمردار شده/کهکشانهای خداوند، خبردار شده/پدر خاکیِ افلاک، پسردار شده/صورتش هودج نور است، پدر میبوسد/دست آبآور خود را، چِقَدَر میبوسد/ابرویش جلوهی ربّ است، اُبُهَت دارد/زلف او آیهی نوری است، که حرمت دارد/چشم او ابر بهاری است، که رحمت دارد/نام او جامِ طهوری است، که شربت دارد/صاحب شهد شکرریزِ سبو، میآید/چِقَدَر نام اباالفضل، به او میآید/گونهی آینه بر دودهی آهش، خیره/چشم فانوس به پیچ و خم راهش، خیره/برکهی آب به رخسارهی ماهش، خیره/پلک باران به تماشای نگاهش، خیره/آسمان خیره به چشمان تر این ماه است/چشم او چشمهی توحیدی آل الله است/رشتهی وصلت عُشاق، نخ دامن او/رختی از جنس پر و بال ملک، بر تن او/دَرِ جنّات عَدَن، دُکمهی پیراهن او/ساقهی طاقِ فلک، بازوی شیر افکن او/غرشش، غرش طوفانیِ شاه عرب است/پسر شیر خدا، شیر نباشد عجب است/هرکه در زندگیاش، غصهی بسیاری داشت/اگر از خانهی مولا، طلب یاری داشت/بی گمان با پسرش نیز، سر و کاری داشت/سیزده ساله، چه رزم علوی واری داشت/
-
سیزده ساله یلِ، با جَنَم حیدر شد/وارث بر حق، تیغ دو دم حیدر شد/دست عباس، به دامان امام حسن است/سند قلب اباالفضل، به نام حسن است/سالیانی است که درگیر، مرام حسن است/گرچه ساقی است ولی تشنهی جام، حسن است/چِقَدَر خصلت دلدار به دلبر رفته/کرم حضرت ساقی، به برادر رفته/آفریده شده عباس برای، زینب/سینه ی او سپر دفع بلای، زینب/جان عشاق اباالفضل، فدای زینب/ما گدایانِ حسینیم،گدای زینب/همگی بندهی عشقیم، به عباس قسم/پاسبانان دمشقیم، به عباس قسم/کاش ما را به ردای کرمش، وصل کنند/مثل وصله به نخِ شال غمش، وصل کنند/مثل پَر،کنج ستون علمش، وصل کنند/دست ما را به ضریح حرمش، وصل کنند/تا که آب و گِلمان، خرج عزایش باشد/تنمان تکهای از، صحن و سرایش باشد/آبرو داده به سرچشمه، به دریا، دستش/از زمین پُل زده تا عرش مُعَلّی، دستش/مرده را زنده کند همچو مسیحا، دستش/چقدر مُعجزهها خلق شده، با دستش//آن که از خاک درش، کور شفا میگیرد/با همان دستِ قلم، دست مرا میگیرد/سرو سبز علویّات، برومند شده/شانهی او، به بلندای دماوند شده/چهرهاش بانی پیدایش لبخند شده/خطبه خوان حرم امن خداوند شده/مکه را شیفتهی، عشقِ امام خود کرد/کعبه را بندهی، اعجاز کلام خود کرد/آیهی نور، به پیشانی او مکتوب است/با وجودش بخدا، وضع حرم مطلوب است/بین اطفال حسین بن علی،محبوب است/سر دوشش چقدر حال رقیه، خوب است/طفل از ذوق تماشای عمو، پر می زد/هر زمان بوسه به دست علی اصغر می زد/آه!از لحظهی شومی که بلا نازل شد/بین مهتاب و حرم، ظلمت شب حائل شد/اشک افلاک، فرو ریخت زمینها گِل شد/کار برگشتن سقا به حرم، مشکل شد/دامن شیر، به سرپنجهی کفتار گرفت/ناگهان تیغ، به بازوی علمدار گرفت
-
چه شهد و عسلی، چه شِکر در شِکری/چه دُر و گوهری، چه قمر در قَمری/چه فرخنده شبی، چه مبارک سحری/میخنده خدا، به شادیِ شاه لا فتا/که اومده، ماه کربلا/فرشتهها، میگن یک صدا/به این قد و بالا، مرحبا/شیر سرخ عربستان /و وزیر شَهِ خوبان/پسر مظهر یزدانه/جان جان جان جانانه/صاحب بیرق و سیف و/علم و ماه بنی هاشم /علمدار حسین جانه/جان جان جان جانانه/ابالفضل ای جانم.../ابوفاضلی و، پدر مَشک و علم/تو دریا دلی و، وارث تیغ دو دم/مسیحا نفس و، ساقیه اهل حرم/تو نام آوری، زمون جولانت حیدری/تو بچه شیر خیبری/علم رو تا، بالا میبری/میفته به، مِن مِن لشکری/زور بازوی علی و ناصر دین نبی/کاشف الکروبِ دنیایی/خیلی خیلی خیلی آقایی/قمر ام بنین و سحر ام بنین وپسر سوم زهرایی/خیلی خیلی خیلی آقایی/ابالفضل ای جانم.../پناه حرم و، تکیه گاه همهای/خدای ادب و، قبلهی علقمهای/تو هم مثل حسین، رحمت واسعهای/یا معتمدی، تو هم شهیدی هم شاهدی/تو هم ضعیمی هم زاهدی/میگم تا مرگم رخصت بدی/بنفسی انت یا سیدی/ای علمدار رشید حرم عشق و/مه محترم عشق و نگار من/یار یار یار یار من/ای صفا بخش مزارم/به شب اول قبرم /تو میایی به کنار من/یار یار یار یار من/ابالفضل ای جانم...
-
ارتش حسین به خط یلِ اصحاب اومد/یک قدم عقبتر از، خودِ ارباب اومد/دلبر دلبرا اباالفضل، بزرگِ نوکرا اباالفضل/چه اصیله نسبش، چه قشنگه لقبش/علویه غضبش، حَسنیه ادبش/یا حسینه رو لبش/علمکشها سینه سپر کردن/رجزهارو حماسیتر کردن/میوندارای کربلا امشب/اهل حرم رو با خبر کردن/ای اهل حرم میرو علمدار خوش آمد/علمدار خوش آمد، علمدار خوش آمد/سقای حسین سید و سالار خوش آمد/علمدار خوش آمد، علمدار خوش آمد
-
چه شهد و عسلی، چه شِکر در شِکری/چه دُر و گوهری، چه قمر در قَمری/چه فرخنده شبی، چه مبارک سحری/میخنده خدا، به شادیِ شاه لا فتا/که اومده، ماه کربلا/فرشتهها، میگن یک صدا/به این قد و بالا، مرحبا/شیر سرخ عربستان /و وزیر شَهِ خوبان/پسر مظهر یزدانه/جان جان جان جانانه
تاکنون نظری ثبت نشده است.