- 378
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت امام حسین (ع) حسین سازور 1402
مرثه خوانی شهادت امام حسین (ع) با صدای حسین سازور، سال 1402
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روزی به پات غم نخورم شب نمیشود/این دل شکسته صاحب منصب نمیشود/مردن به پای یار، ملاک تقرب است/پروانه تا نسوخت مقرب نمیشود/حر را ادب به مرتبهی حریت رساند/هرگز قفس سرای مودب نمیشود/در بارگاه شاه، یکی جون میشود/هر نوکری، غلام مجرب نمیشود/هیئت کلاس حضرت زهرا برای ماست/جز او کسی معلم مکتب نمیشود/این روضهها ستون بنای تشیع است/مذهب بدون روضه که مذهب نمیشود/هرکس که صحبت از تو کند،گریه می کنم/دیوانه پیش خلق معذب نمی شود/ما گریه کردهایم ولی هیچ گریهای/مانند گریه بر غم زینب نمی شود/قربان جسم درهم شاهی که اهل ده/هر کار می کنند مرتب نمی شود/برخیز یابن بوتراب از خاک صحرا/بنگر به حال خواهرت فرزند زهرا/دانم که در گودال خون باشد تن تو/با سر مهیا شد به کوفه رفتن تو/وقتی سرت را از قفا دیدم بریدند/پیراهنت از تنت بیرون کشیدند/دشمن ز عریان کردنت قصدی دگر داشت/از خجلت مادر چنین وضعی خبر داشت/میخواست شرمنده کند آل علی را/خاموش در مقتل کند نور جلی را/تو در میان مقتل و من در اسارت/شد دست دشمن باز بی تو بر جسارت/در کربلا امشب شده ساده دو دستور/آن سو هجوم، این سو فرار از خیمه مامور/مشعل به دستان حملهور گشتند از دور/یک محرمی در بین این نامحرمان کو/دستان غارتگر به چادرها رسیدهست/سوی حریمت با تفاخرها رسیدهست/با قهقهه دنبال دخترها نمودند/با هلهله از خود تشکرها نمودند/وقت فرار از پا یتیمانت فتادند/در گودی خندق اسیرانت فتادند/در خارها مانده سه ساله دختر تو/در خیمهها مانده گل پیغمبر تو/یک سو بدنها در بیابان مانده بیسر/یک سو اسیران در به در با دیدهی تر/گوید رباب این غصه را باور ندارد/حالا که آب آزاد شد اصغر ندارد
-
ای بیسری که سر به سر غم گذاشتی/وقتی تو سروری ز سران هم سریم ما/بر روی ذبح تو چِقدر شمر کار کرد/لطمهزنان کندی آن خنجریم ما/بعد از تو وای بر حرم بیپناه تو/دلواپس کم آمدن معجریم ما/چه باید گفت با آن کس که میدانی نمیماند/به میدان میروی و حرف چندانی نمیماند/پیاده شو رقیه را بغل کن این دم آخر/به تو بدجور وابسته است میدانی نمیماند/امان از اشک بیموقع تو را واضح نمیبینم/مجالی غیر از این دیدارِ پایانی نمیماند/چه با حسرت رباب آنسو به تو خیره شده، بنگر/که عشق عاشق و معشوق، پنهانی نمیماند/برایت گریه خواهم کرد آنگونه که بعد از این/سخن از یوسف و یعقوب و کنعانی نمیماند/تو تنها نیستی، اذنم دهی شمشیر میگیرم/که با جنگاوریام مرد میدانی نمیماند/اگر رخست دهی گودال را جارو کنم با پلک/که بعد از رفتنت از گریه مژگانی نمیماند/بمان پیشم، مرا با رفتنت از من مگیر ای من/به جان گفتم بدون یار میمانی، نمیماند
-
جدایی از یارم پایان تقدیر من است/در این شب آخر هجران دامنگیر من است/با این دختر ها چه کنم/با خیل زن ها چه کنم/با خیره سر ها چه کنم/وای از غریبی یاحسین/ دعا نما تا امشب عمر زینب سر برسد/که من نبینم فردا نیزه به حنجر برسد/تو میروی من چه کنم/با صد پاره تن چه کنم/با کهنه پیرهن چه کنم/وای از غریبی یا حسین/ چگونه طاقت آرم جسم بیسر تو را/که زیر و رو گرداند با پا پیکر تو را/وای من و غارت تنت/وای از دست دشمنت/وای نیزه و دهنت/وای از غریبی یا حسین
-
شب هجران و جدایی/شب ختم آشنایی/شب دیدار خدا با شهیدان کربلایی/حسین جان حسین جان/تو دادی به آن ها سعادت/حسین جان حسین جان/که شد قسمتشان شهادت/ای حسینم بگیر دستم را تو امشب/ای حسینم به اشک سوزان زینب/حسین یااباعبدالله/ ببوسم من حنجرت را/ببین اشک دخترت را/من امشب در اضطرابم ببین حال خواهرت را/حسینم حسینم/بگو بی تو فردا چه سازم/حسینم حسینم/بگو من حرم را چه سازم/کاش به شاید سر زینبت را ببرّند/من چه سازم که دیگر سرت را نبرّند/حسین یااباعبدالله
-
من روضهخوان غربت آغاز عالمم/بیتاب سر بریدهی ماه محرمم/با گریه هر غروب من از حال میروم/با هر فرازِ ناحیه گودال میروم/صبح وغروب ندبهکنان گریه میکنم/این روضه را به مادرمان هدیه میکنم/برنیزه تکیه داد و ز جایش بلند شد/دردش گرفته بود صدایش بلند شد/فرمود زندهام به کجا حمله میکنید/نامردها به خیمه چرا حمله میکنید/کار مرا تمام نکرده کجا سنان/اینجا کنار لشگری از گرگها بمان/با یال غرق خون شده برگشت ذوالجناح/با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح/اینجا به بعد ضربه زدنها شروع شد/اینجا به بعد شیون زنها شروع شد/دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای/بیرون زدند اهل حرم وای وای وای/دنبال ذوالجناح هراسان و بیپناه/با عمه آمدند به بالای قتلگاه/جد مرا محاصره کردند یک سپاه/دیدم چگونه عمه ما میکند نگاه/هرکس رسید نیزه خود را شکست و رفت/یک استخوان ز سینه آقا شکست و رفت/یک عده بر تمام تنش سنگ میزدند/یک عده بر لباس تنش چنگ میزدند/در آن میانه حرمت آئینهها شکست/وقتی که شمر آمد و بر سینهاش نشست
-
راه ما با سر تو تا به خرابهست بلند/بعد تو بر حرمت شام عذاب است بلند/علم میر سپاه تو اگر افتادهست/پرچم عفت و ایثار و حجاب است بلند/وقت آن شد که تنت را بگذارم بروم/آه عباس کجایی که رکاب است بلند/با وجودی که نفسهای همه سوخته است/بین این سوختگان، آه رباب است بلند/کودکانت همه با گریه ز من پرسیدند/از سم اسب چرا بوی گلاب است بلند/گفته بودند که سرت را به گلابی شستند/پس چرا از سر تو بوی شراب است بلند/یا زهرا/علی علی/کشتند زهرا را همسر مولا را/کشتند زهرا ام ابیها را
تاکنون نظری ثبت نشده است.