- 230
- 1000
- 1000
- 1000
ظهر عاشورا محرم 99 - محمدحسین پویانفر
مرثیه خوانی ظهر عاشورا با صدای محمدحسین پویانفر، 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآن جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه ای برون آی کوکب هدایت **** هر روز پای هر محنت گریه میکنم بر هر هزار زخم تنت گریه میکنم با نوحههای هر شب تو گریه میکنم با روضههای دل شکنت گریه میکنم یعقوبهای چشم من از دست رفتهاند از بس برای پیرهنت گریه میکنم در بین قبر هم کفن کربلا به تن از داغ جسم بی کفنت گریه میکنم گاهی شبیه روز دهم، سرخ میشوم بر لحظه به نی شدنت گریه میکنم ای سوختهترین بدن زیر آفتاب بر زخم تاول بدنت گریه میکنم
-
روضه - حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه خاتم خداحافظ ای برادر زینب به خون غلتان در برابر زینب ...
-
زمینه - واویلا آه واویلا زمین کربلا زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار وخاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست خاک عالم به سرم که از اثر تیغ و سنان جای یک بوسه ی من در همه اعضای تو نیست
-
واحد - شنیدم صدایی من از حنجرت رسیدم کنار تن بی سرت نمونده دیگه هیچی از پیکرت نشسته توی قتلگاه مادرت تن تو افتاده ته گودال تن زخمیت شده پامال هزاران زخم روی بدن داری چقدر نیزه به تن داری حسین جان هراسان هراسان من از خیمه گاه دویدم دویدم سوی قتلگاه بمیرم چقدر نا مرتب شدی لگد کوب سم های مرکب شدی سر جسم پاره ات شده جنجال داره خولی میاد گودال نمیبینم انگشت و انگشتر جلو مادر شدی بی سر واویلا گرفت نا نجیب خنجرش رو به دست جلو چشم مادر رو سینت نشست با چکمه تنت رو میکرد پشت و رو میکرد خنجرش رو دوازده بار دیدم زدش دشنه تو رو کشتن با لب تشنه مثه مرغ بِسمِل زدی پرپر جلو چشم من و مادر اُخَیَ اِلَیَ
-
تک - زدم صدا اگه صدام میاد تو این شلوغیا تو رو خدا جلو چشای من نزن تو دست و پا دویدمو خودم رو سمت قتلگاه کشیدمو بریدمو بدون پیروهن تو رو که دیدمو حسین واویلا ای واویلا حیا نکرد صدا زدم نَبُر و اعتنا نکرد حیا نکرد به اشک چشم مادرت نگاه نکرد برا خدا سرت رو میبُره عزیزم از قفا خدا خدا دیدم تو قتلگاه چوب و عصا حسین واویلا ای واویلا مقابل چشای من سرت تو دست قاتله تو هلهله میپیچه تو سرم صدای حرمله حسین داداش حرمت سن و سالتو نگه نداشت با چکمه هاش دیدم رو سینه تو وقتی پا گذاشت حسین واویلا ای واویلا نگاهمه با بغض تو گلوم به سمت علقمه پر از غمه برای دِرهمی تنت چه دَرهمه برادرم پاشو بین دارن میان سوی حرم کجا برم تو که بری معلومه میره معجرم از کربلا دارم میرم محله یهودیا ای با وفا سپردمت به مردم دهاتیا حسین واویلا ای واویلا Mohjat.net
-
دمام زنی - یار نداشتی طاقت اینهمه آزار نداشتی کاشکی پشت خیمه شیرخوار نداشتی من بمیرم که علمدار نداشتی یار نداشتی رمقی برای پیکار نداشتی جز حرم غصه ای انگار نداشتی من بمیرم که علمدار نداشتی کار از کار گذشت مرکب از تن تو هر بار گذشت یار نداشتی کفنی غیر همین خار نداشتی حتی با زخم تنت کار نداشتی پیروهن نداشتی دستار نداشتی یار نداشتی ولی این غصه رو این بار نداشتی یار بین در و دیوار نداشتی تیر و نیزه بود و مسمار نداشتی کار از کار گذشت قصه بین در و دیوار گذشت روضه با داغی مسمار گذشت سر نداشتی تشنه بودی و برادر نداشتی جای سالمی تو پیکر نداشتی من بمیرم که تو مادر نداشتی سر نداشتی بین لشکر بودی لشکر نداشتی بال و پر زدی ولی پر نداشتی کاشکی تو خرابه دختر نداشتی کار از کار گذشت زینب از میون انظار گذشت از سر کوچه و بازار گذشت
تاکنون نظری ثبت نشده است.